نمایش جزئیات

گر چه از بی کسیت جان و دلم آگاه است-حسین سیب سرخی

گر چه از بی کسیت جان و دلم آگاه است-حسین سیب سرخی

گر چه از بی کسیت جان و دلم آگاه است

یک نفس خیمه بیا شاه حرم بیمار است

جای هر شعبه که بر حنجر اصغر زده اند

سینه ی مادر اصغر پر تیر آه است

سپر جسم عمو گشت،پسر می دانست

راه دیدار پدر آه همین یک راه است

خوب شد قطع شده  دست بلندم اما

حیف شد دست من از دامن تو کوتاه است

سر یک نیزه سر پاک اباعبدالله

به سر نیزه ی دیگر سر عبدالله است

.