نمایش جزئیات

مرگ در کامم عسل شد

مرگ در کامم عسل شد

عمو جان مرگ در کامم عسل شد

چه شیرین آرزو هایم عمل شد

عمو جان زیر سم اسبهایم

تنم فرسوده شد بنما رهایم

عمو جان استخوان هایم شکسته

که بند از بند من اینک گسسته

عمو جان سو ی قاسم یک نظر کن

کنون عباس و زینب را خبر کن

عمو جان قاسم عهدش را وفا کرد

سر و جان را به راه تو فدا کرد

عمو جان این وداع آخرین است

کلام آخرین من همین است

که من رفتم خداحافظ عمو جان

 ز دنیا می روم با کام عطشان