نمایش جزئیات
شد فـــــــــــــدای تـو، جسم و جان من
ای عــــمو جـــانم، ای عمو جانم
ای عمو جان، مند فدای دین و قرآنم
شد فــــدای تـو، جسم و جان من
پــــر ز خون گردید، دیدگان من
تــوتیا گشـــــته، استخوان من
زیر سُـــــــم اسب کین آمد بلب جانم
روی من از خون، سرخ و گلگون شد
موی من رنـگین، از گل و خون شد
روحـــــم از پیکر، رفـت و بیرون شد
منتظر بر دیـــــدنت، با چشم گریانم
جــــــان من آخر، شد فدای تو
شد زخـــونم سرخ، کربلای تو
قــــــلب من سوزد، از برای تو
تو غریب و مــــن یتیم ای عموجان
رفتــــــم از دنیا، مادر ای مادر
من شدم قــــربان، در ره داور
مـــــی روم زین جا، نزد پیغمبر
بــا خدا روز ازل این بود پیمانم