نمایش جزئیات

متن روضه حضرت علی اصغر علیه السلام محرم- حاج منصور ارضی

متن روضه حضرت علی اصغر علیه السلام محرم- حاج منصور ارضی

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُوْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکُمْ مِنّی جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللَّهِ

بچه وقتی گرسنه یا تشنه میشه، اول زار می زنه، زار می زنه، بعد یواش یواش بی حال میشه، فقط لب هاش رو تكون میده، چه خبر بود میان خیمه ی ابی عبدالله؟ كودك شش ماهه رو دست به دست می دادند، هر كی میگفت: من آرومش میكنم، دختر بچه ها می گرفتند، می گفتند: بدین من آرومش میكنم، همهمه و گریه ای افتاد، صدای گریه چون بلند شد ابی عبدالله برگشت، بی بی جان مگه نگفتم آروم گریه كنید.این كیه صدای غربتش می آد؟ این كیه بی یار شده، یاور می خواد؟ گفت :وقتی صدای هل من ناصر ینصرنی تو رو شنید از گهواره خودش رو انداخت پایین، یعنی بابا من هستم. شرح های زیادی برای همین بغل گرفتن حسین گفتند. قنداقه رو داد دست ابی عبدالله، اومد وارد میدان شد، تا اومد با مردم حرف بزنه، نامردی كردند، هنوز كلام امام تمام نشده، یه وقت دید علی یه حركتی كرد، دست و پاش هم كه به قنداقه بسته بود، نگاه كرد دید سر به پوست بدن آویزان شده...حسین.....

با چه رو خیمه برم این سر آویزان را

چه كنم مشكل این حنجر خون ریزان را

به سفیدی گلوی تو كسی رحم نكرد

رسم كوفی است بگیرند هدف مهمان را

پسرم دست و پایی زدی و باز تبسم كردی

پس خدا بوسه زند این دو لب خندان را

گریه بر معجر عمه نرود از یادم

وسط هلهله ها بدرقه كن یاران را

سند مستند كربلا حنجر توست

بُرد مظلومی تو آبروی عدوان را

.