نمایش جزئیات

«تابوت غم »

«تابوت غم »

علی اصغر تو رفتی و مرا خونین جگر کردی

    نشان تیر کین گشتی ز غم خاکم به سر کردی

لبان خشک خود واکن ، بنوش از شیره جانم

تو خاموش از نوا گشتی و ما را نوحه گر کردی

سر گهواره ات بیدار بودم تا سحر مادر

تو این گهواره را تابوت غم اندر نظر کردی

به روی دامنم آسوده بودی از چه رو مادر

ز من آزرده گشتی ، با پدر میل سفر کردی

چه فرمودی که دشمن داد با پیکان جوابت را

که چون بلبل تو پرواز از سر دست پدر کردی