نمایش جزئیات
ستاره ی کوچیک تو عمرش دیگه سر رسیده
ستاره ی کوچیک تو عمرش دیگه سر رسیده
سو سو زدنش تو حرم به مرز آخر رسیده
کنار گهواره کم دیده پر ز نم کن
برای لبهای خشکیدم گریه کم کن
ز قنداقه بال پروازم رو در آور
واسه دیدار خدایم آماده ام کن
واویلا (4)
سه شعبه ای منتظره تا که به من آبی بده
سفیدی حنجرمو با تب خود تابی بده
مکن گریه مادر بی شیر و غریبم
که مثل بابای خود مست بوی سیبم
بزن بوسه هر چه می خواهی حنجرم را
نگاهی کن بر تلزی های عجیبم
بگو سکینه ببنده چشات و توی خیمه ها
تا نبینی چطور شده گلوم روی دست بابا
واویلا (4)
گلاب اشک مرا خون گلوی تو را به آسمان می برند فرشته های خدا
خزانی شده رنگ و بویت می چکد خون ز تار مویت
چه کرده با گلوی تو تیر، نمانده ردی از گلویت
امام تسلیم و عشق به نزد رب الکریم
به نغمه ی لفدیناه و به ذبح عظیم
سینه ام مهد اصغر شده منتظر دل مادر شده
خدایا بپذیر از حسین اصغرم ذبح اکبر شده