نمایش جزئیات
نوباوه زهرا
تازه جوان اکبر ، روح و روان اکبر
ای نو خط لیلای زار نوجوان اکبر
تازه جوان اکبر ، روح و روان اکبر
رفتی و بردی از دلم تاب و توانم اکبر
نوباوه زهرا ، نور دل لیلا
ای شبه روی مصطفی سبط شه بطهاء
تازه جوان اکبر ، روح و روان اکبر
بعد حسین شاهنشه لب تشنگان اکبر
با پیکر صد چاک ، با دیده غمناک
مادر چرا افتاده ای این سان به روی خاک
بر جانب میدان ، بر رزم این عدوان
مادر نشد چندی که رفتی از برم چون جان
تازه جوان اکبر ، روح و روان اکبر
پس از چه داری بر تن این زخم گران اکبر
افکنده چون اعدا ، از کین در این صحرا
ای وای کز تیغ جفا سرو قدت از پا
تازه جوان اکبر ، روح و روان اکبر
هستم اسیر دست ظلم دشمنان اکبر
هستم کنون تنها ، با ناله و غوغا
در کربلا گر آمدم من با تو از بطحا
تازه جوان اکبر ، روح و روان اکبر
بر جانب شامم روان با کوفیان اکبر
سراج