نمایش جزئیات
متن روضه حضرت عباس عليه السلام
ساقی تشنه لبان رو سوی دریا کرد
ساغر وصل ز معشوق تمنّا کرد کفی از آب آورد به نزدیک لبان
عکس شش ماهه در آن آب تماشا می کرد
آب را ریخت روی آب و نخورد آب ولی
شرمگین پیش لبش آب روان را می کرد
با دو بازوی قلم گشته اش از تیغ جفا
لوح ایثار و وفا و شرف امضا می کرد
فاطمه اشک فشان بود در آن وادی غم
چون که جان دادن عباس تماشا می کرد
چون بیفتاد ز تن دست جدا از بدنش
یاد بازوی ورم کرده زهرا می کرد
لحظات آخر عمر مبارک امیرالمؤمنین بود فرمود، عباسم را بگویید بیاید کنار بستر من ، آمد محضر بابا ،زانوی ادب به زمین زد ، عرضه داشت : بابا امری داری ؟فرمود: عباسم دستت را بده بابا ، حسین دستت را بده بابا ، دست حسین را در دست عباس گذاشت ، فرمود : عباس جان از حسین دست برنداری بابا ، کربلا پیش می آید ، عاشورا پیش می آید ، تشنگی پیش می آید ، می روی کنار فرات ،آب می آوری ، لبهایت خشکیده است ، مبادا آب بیاشامی 1، لذا روز عاشورا وقتی کنار شریعه فرات رسید مقداری آب به کف دست گرفت تا بیاشامد :فَذَکَرَ عطش الحسین و اَهلِ بیتِه ِ ،فَرَمَی الماء، یاد لبهای تشنه برادر و اهل حرم افتاد آب راروی آب ریخت .
برچسب ها
- باب الحرم
- متن روضه حضرت عباس (ع)
- متن روضه
- شعر مذهبي
- روضه جانسوز
- روضه و توسل
- شعر روضه
- گريز روضه
- گريز مداحي
- متن شعر مداحي
- متن روضه شب نهم محرم
- متن روضه حضرت عباس
- متن روضه حضرت اباالفضل
- متن شعر شهادت حضرت عباس
- متن روضه حضرت قمر بنی هاشم
- متن روضه شب9 محرم
- متن روضه تاسوعا
- دانلود متن روضه
- دانلود متن مداحي