نمایش جزئیات

متن روضه حضرت عباس عليه السلام

متن روضه حضرت عباس عليه السلام

سردار سپاه کربلایی عباس در رزم چنان شیر خدایی عباس از خیمه صدای العطش می آید طفلان نگرانند که کجایی عباس حالا که دلهاتون آماده شد ، همراه ابی عبدالله بریم کنار بدن غرق به خون عباس ، آمد کنار بدن برادر ، عباس پاشو دشمن دارد ، به برادرت زخم زبان می زند ، ببین دشمن دارد هلهله می کند ، دیگر خیمه ها پاسبان ندارد . آمد کنار بدن برادر نشست سر برادر را به دامن گرفت ، خونهای چشمانش را پاک کرد صدا زد :الان انکسر ظهری ، خدا دیگر کمرم شکست (یاد شهدا ، امام ، همه فیض ببرند ) اما از بس بدن برادر قطعه قطعه شده امام حسین نتوانست به خیمه بیاورد سکینه و بچه ها منتظرند یک وقت دیدند امام حسین دارد می آیدیک دست عنان ذوالجناح را گرفته ، یک دست به کمر گرفته ، صدای ناله اهل حرم بلند شد (مجسم کن منظره را) سکینه صدا می زند : بابا ،عمو چه شده ، عزیز فاطمه آمد جلوی خیمه اباالفضل ، دست برد عمد خیمه را کشید . یعنی زینبم ، دخترم ، دیگر این خیمه علمدار ندارد . کنا رعلقمه بابا چه دیدی عمد خیمه را از چه کشیدی