نمایش جزئیات

روضه جانسوز_حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام_ظهر تاسوعا _حاج میثم مطیعی

روضه جانسوز_حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام_ظهر تاسوعا _حاج میثم مطیعی

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

*روز تاسوعا رسید،دهه ی اول تموم شد*

یازده ماه از خدا این روزها را خواستم

دیده ی تر خواستم،حال بکا را خواستم

یازده ماه است که خواهم سلطانی کنم

پشت این در ماندن و لطف شما را خواستم

حسین جان...

قول دادم این محرم معصیت کمتر کنم

قدیمیا چه صفایی داشتند! گنهکاراشونم محرم فیتیله رو میکشیدند پایین ،میگفتند محرمه،خوب نیست بی احترامیه،آقا ما خیلی بی حیا شدیم*

گاهی به سوی روضه و گاهی به سوی گناه

این پای بی ثبات به دردم نمیخورد

قول دادم این محرم معصیت کمتر کنم

همت توبه به درگاه خدا را خواستم

همش منتظر بودم،با خودم گفتم:شبای قدر رو که از دست دادی! روز عرفه رو که از دست دادی! محرم برسه دستامو بلند کنم بگم به حق اون آقای غریبی که به حسینش گفت:منو خیمه ها نبر،به حق اون حالت انکسار ابی عبدالله کنار نهر فرات الهی العفو...*

قول دادم این محرم معصیت کمتر کنم

همت توبه به درگاه خدا را خواستم

*قبل محرم با یه آقای دیگم کار داشتم،هر سال همینه:

از علی موسی الرضا رزق لباس مشکی

دستباف حضرت خیرالنسا را خواستم...

*یا امام رضایی که فرمودی: "یابن الشبیب ان کنتَ باکیا لشئ فابک للحسین" ما برای حسین گریه کردیم،برای روضه ی جد غریبت...*

کربلایی نیستم اما تو شاهد باش که

هر دعایی کردم اول کربلا خواستم...

*روز تاسوعا نیست مگه؟مگه فردا آقامون رو نمیکشن،مگه الان آب رو نبستن؟مگه بچه هاش تشنه نیستند؟*

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد...

سقای حسین،سید و سالار...

امشب حرم آل علی آب ندارد

*فرداشب که میشه میدونی که چی باید بگی!باید بگی امشب حرم آل علی آب داره ولی علمدار نداره...*

شصت شب از صبح تا شب نوکری در روضه ها

طعنه خوردن،سوختن پای شما را خواستم

گرچه ناقابل تر از این حرف ها هستم ولی

یک زیارت اربعین،پایین پا را خواستم

از نجف تا کربلا پای پیاده،دست جمع

روضه خواندن بین این صحن و سرا را خواستم

*این یه بیت خیلی بیچاره کرده منو*

خیلی گران تمام شد این آب خواستن

یک مشک از قبیله ی ما یک عمو گرفت...

بچه ها شرمنده شدند،برگرد! دیگه آب نمیخوان"

وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای

خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده ای

ابالفضل طلایه دار عالمینی

پناه خیمه ی حسینی

ای به کربلا تو ذوالفقارم

دو چشم مست تو قرارم

واای خدا گواهه من میمیرم

اگه بری تو از کنارم

ساقی کربلا ابالفضل

می آید صدای العطش دوباره

*"فَسَمِعَ الاطفال یَتَصارَخون من العطش" آی قربون اون بچه هات برم حسین که میگن دامن ها رو بالا زدند،روی خاک نمناک میخوابیدن،بمیرم برات..." قربون اون آقای تشنه ای برم که هم خودش تشنه بود،هم سقاش تشنه بود اما بیشتری از تشنگی از تشنگی،تشنگی بچه ها و اهل حرم آتیشش زده بود...اما همین یه بند روضه ی من باشه:*

می آید صدای العطش دوباره

رفته عمو که آب بیاره

واای اگه که بارون سنگ بباره

اگه که مشکش بشه پاره

*قربون اون لحظه ای که ناامید شدی از بردن آب به خیمه ها...*

واای اگه که بارون سنگ بباره

اگه که مشکش بشه پاره

واای تموم بچه ها میدونند

قول عمو نشد نداره...

*حسین..." ابی عبدالله رسید کنار بدن عباس،اول تعجب کرد چی به سرت آوردن داداش؟!*

مولا حسین،دیر اومدم منو ببخش

رفیق نیمه راه شدم منو ببخش

شرمنده ی لبای خشک اصغرم

تو رو خدا به سوی خیمه نبرم

*اخه سعی کرد بدنو جمع کنه نشد،خود عباسم صدا زد:"یا اخی ما تُرید منّی" میخوای با من چکار کنی؟*

از خواهرم نگو که مضطره‌

چشام هنوز غم تو رو داره

داداش ببین چشای حرمله

در انتظار اصغره

یا اخا ادرک اخاک یا حسین

*عباس؛ نگران اصغری؟حق داری

تیر سه شعبه ای که زد به چشم تو عدو

بعد از تو سهم طفل رباب شد

*حسین...*

*کمر امام حسین شکست،خبر انکسارش همه جا پیچید*

شکستنش کمرم را شکست و جار زدند

قدم قدم خبر انکسار من پیچید...

صلی الله علیک یا اباعبدالله...السلام علیک یا قمر العشیره یا ساقی العطاشا...با یه امیدی آمدیم تو این مجلس؛گرفتار مادی ومعنوی

یاکاشف الکرب عن وجه الحسین علیه السلام

اکشف کربی بحق اخیک الحسین علیه السلام

ده بار صدا بزن یا حسین...*

.