نمایش جزئیات
مناجات و دعا _ کربلایی مهدی رسولی
من از این نفس از این بی سروپا خسته شدم
خودم از دست خودم آه خدا خسته شدم
*خوش به حال اونایی که کمر همت از ماه رجب میبندن ، خوش به حال اونایی که ماه رجب اومده خودشون رو مهیای مهمونی خدا میکنند*
من از این نفس از این بی سروپا خسته شدم
خودم از دست خودم آه خدا خسته شدم
اینکه هرروز بیایم تو مرا عفو کنی
بروم باز خطا پشت خطا خسته شدم
من ازاین چشم که جز تو همه را میبیند
از همین کوری وازهمه این منظره ها خسته شدم
*به قول شیخ رجبعلی خیاط میفرمود:یه بچه بیاد پیشت حیا میکنی پیشش گناه کنی ، یه کم سن وسال بیاد پیشت حیا میکنی خطا ازت سر بزنه وای به حال من همه رو دیدم جز تو ... میگه وقتی جوون داره گناه میکنه آماده معصیت میشه ندا میاد ؛ حرف دلیه ، ملائکه من برید کنار برید کنار! این جوون میخوادمعصیت بکنه کجا بریم کنار؟! مگه تو خودت ما رو مامور نکردی بنویسیم؟صدا میاد: نه ،شما خبر ندارید، جوون من میخواد با من خلوت کنه با من حرف خصوصی داره ، جوون خلوت میکنه گناه کردن،وای به حال من! اصلا انگار نه انگار خدا داره منو میبینه ... *
من ازاین چشم که جز تو همه را میبیند
از همین کوری وازهمه این منظره ها خسته شدم
به همه وعده جبران محبت دادم
جز تو ای خوب،از این رسم وفا خسته شدم
لااقل کاش کمی شکر گزارت بودم
من ازاین لال زبانی به خدا خسته شدم
*آماده ای یا نه؟گدای شب جمعه ایه داره درا به روی ما وا میشه ان شاالله ... شب جمعه ست شب زیارتی ابی عبدالله، وسط مناجات کجا میخوام ببرمتون؟*
لااقل کاش کمی شکر گزارت بودم
من ازاین لال زبانی به خدا خسته شدم
ای که ناگفته همه حاجت ما را دادی
قسمتم کن بروم کرب وبلا خسته شدم
حسین ....