نمایش جزئیات
به بالین برادر
چرا ای غرق خون از خاک صحرا بر نمی خیزی
حسین آمد به بالینت تو از جا بر نمی خیزی
نمــــــاز ظــــــــــهر را با هم ادا کردیم در مَقتل
بُود وقت نماز عصر تو از جا بر نمی خیزی
خیام کودکان خـــــــــالی از آب است و پر افغان
چرا سقای من از پیش دریا بر نمی خیزی
عدو از چار سو آهنـــــــــــــگ یَغمای حرم دارد
چرا آخر برای دفع اعدا بر نمی خیزی
منــــــــــــم تنها و تن های عزیزانم بخون غلطان
چرا بر یاری فرزند زهرا بر نمی خیزی
شکست از مــــرگ تو پُشتم برادر مرگ تو کُشتم
که می دانم دگر از خاک صحرا بر نمی خیزی
دستم تکیه کن بــــــــــــــرخیز با من در برِ زهرا
چو می بینم زبی دسیت کز جا بر نمی خیزی
برچسب ها
- اشعار سینه زنی حضرت عباس (ع)
- شعر مذهبي
- متن شعر مداحي
- متن شعر سينه زني
- دانلود شعر مداحي
- متن شعر سينه زني جانسوز
- دانلود شعر سينه زني
- متن اشعار سينه زني شب نهم محرم
- متن شعر سينه زني شهادت حضرت اباالفضل العباس
- متن شعر حضرت عباس
- شعر سينه زني شهادت حضرت عباس
- متن شعر سينه زني براي حضرت عباس
- متن شعر سينه زني شب 9 محرم
- شعر سينه زني براي شب تاسوعا