نمایش جزئیات

«امانت سکینه »

«امانت سکینه »

سقایم و آتش غم کرده کبابم

خجلت زده از اصغر و اشک ربابم

یا سیدی یا سیدی مولا حسین جان ((2))

من باغبان و لاله ها پژمرده باشند

من زنده باشم بلبلان افسرده باشند

یا سیدی یا سیدی مولا حسین جان ((2))

من ساقی و دل از عطش آذر گرفته

من زنده و از تشنگی اصغر بمیرد

یا سیدی یا سیدی مولا حسین جان ((2))

تنها سرور سینه را از من گرفتند

امانت سکینه را از من گرفتند

یا سیدی یا سیدی مولا حسین جان ((2))

با جام خالی کودکان چشم انتظارند

لب هایشان خشکیده و سقّا ندارند

یا سیدی یا سیدی مولا حسین جان ((2))

ای طایر پر بسته بشکسته بالم

سکینه جان سکینه جان بنما حلالم

یا سیدی یا سیدی مولا حسین جان ((2))

 (غلام رضا سازگار )