نمایش جزئیات
زمزمه و توسل اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۸ به نفس حاج حنیف طاهری
الهی کم نشه سایه ت یاحسین ازسرنوکرها به فدای مادرت حضرت زهرا همه مادرها لاله ی سرخ دشت باورها من مینویسم اسمتُ با اشک کمه برایِ تو یک دریا اشک من اومدم بزاری گریه کنم تو روضه ها بگیری از ما اشک اشکِ روضه نمکِ زندگیِ سینه زناست تو سر دادی که الان آقا سر ما بالاست یادمه روضه که داشتیم پدرِ من ازتو دم میزد غذایِ نذریتُ هر شب مادرم با گریه هم میزد غم تو آتیش به دلم میزد من از غم تو خاطره دارم با پرچم تو خاطره دارم من بیشتراز تموم عمرم با محرم تو خاطره دارم .. غرقه آهم یارفیق من لارفیق له بی پناهم یا شفیق من لاشفیق له اشکِ روضه نمکِ زندگیِ سینه زناست تو سر دادی که الان آقا سر ما بالاست . . مستان همه افتاده و ساقی نمانده یک گل برایِ باغبان ما باقی نمانده ساقی غریبُ میکده میسوزد امشب یک غنچه یاسِ گمشده میسوزد امشب گل بویِ زهرا میرسد از سوی مقتل سوی بهشتم میبرد گل بوی مقتل مستان همه افتاده و ساقی نمانده یک گل برای باغبان باقی نمانده آتش گرفته دامنِ طفلی سه ساله سویِ شهیدان میرود با آه و ناله در دست دژ خیمی افتاده گشواره آهُ واویلا خون میچکد ازگوش هایِ پاره پاره آهُ واویلا . .