نمایش جزئیات

داغدیده

داغدیده

من داغ خواهر دیده ام، داغ برادر دیده ام

دیدم که سیلی خورده است، کُنج خرابه مُرده است

ای وای دلم، ای وای دلم، بر نوک نی باشد گلم

من داغ اکبر دیده ام، من داغ اصغر دیده ام

با ناله های یا ربَم ، من همنوا با زینبم

آنقدر مرا کتک زدند، بر زخم من نمک زدند

بر زخم دل نمک زدند، رقیه را کتک زدند

حالش دگرگون گشته بود، مَحمِل پر از خون گشته بود

دیگر ز جان هم خسته شد، دیدم که دستش بسته شد

ای وای دلم، ای وای دلم، بر نوک نی باشد گُلم