نمایش جزئیات
قلب داغ دیده
ای تشنه لب که بر لب دریا گریستی
از دیده خون ، زمرگ احبّا گریستی
تنها نه بهر تشنه لبان اشک ریختی
دیدی چو کام تشنه سقّا گریستی
یعقوب آل عصمت اگر خوانمت وراست
چون در فراق یوسف زهرا گریستی
آنجا پدر زهجر پسر گریه کرد لیک
اینجا تو در مصیبت بابا گریستی
چل سال بعد واقعه ی خونین کربلا
گاهی به یاد شاه غم افزا گریستی
بگذشت چون به پیش رخت سروقامتی
بر قلب داغ دیده لیلا گریستی
در ماتم سه سال بی یاور حسین
به سوز آه زینب کبری گریستی
مردانی از مصیبتش امروز از آه دل
تا باشدت ذخیره بر فردا گریستی
« محمد علی مردانی»