نمایش جزئیات
متن روضه امام حسن مجتبی علیه السلام- حجت الاسلام دكتر رفیعی
السّلامُ عََلَیكَ یَا اَبا مُحَمَّد ٍ یَا حَسَنَ بْنَ عَلی امروز می خواهم دو سه جمله، روضه ی امام مجتبی علیه السلام بخوانم. امام حسن علیه السلام خیلی مظلوم بود در مظلومیتش همین بس كه هنوز كودك بود،پنج سال بیشتر نداشت جلوی چشمش به زهرای مرضیه سلام الله علیها جسارت شد.خودش چهل سال بعد از این حادثه فرمود: «یا مُغَیره أنتَ الَّذی ضربتَ فاطمة بِنْتَ رَسُول الله صلی الله علیه وآله و سلم حتّی أَدْمیتها » 1 تو جز كسانی بودی كه كه مادرم زهرا را زدی تا از بدنش خون جاری شد و مجروح شد . ظلمی به او شد كه چهل سال بعد از این قضیه وقتی مغیره را می بیند گریه می كند.دنبال مادر راه افتاد، مادر میخواست راجع به فدك صحبت كند و قباله ی فدك را بگیرد. هنگام برگشت امام شاهد سیلی خوردن مادر بود. 2 ای كاش من حسن را با خود نبرده بودم در پیش چشم كودك سیلی نخورده بودم خیلی سخت است فرزند نتواند عكس العمل انجام دهد و سن او اقتضا نكند،ببیند شخصی به مادرش جسارت می كند،سیلی می زند،نگاه كند و اشك در چشمانش حلقه بزند و گریه كند. سال ها این درد در سینه ی امام حسن علیه السلام بود. مظلومیت امام حسن علیه السلام از روزی كه مادرش بین در و دیوار قرار گرفت شروع شد. یك روز آمد مسجد دید بابایش دارد میان خون خودش می غلطد،صدا زد یا ابتا! این چه حالتی است؟ یك روز هم به دهان طبیب چشم دوخته بود و طبیب گفت: پسر بزرگ آقا شما هستید؟ به بابایت بگو دیگر وصیت كند او توان ماندن ندارد. یك روز هم وقتی صلح كرد در كوچه های مدینه به امام جسارت كردند و گفتند:« یا مذِّل المؤمنین» توهین ها كردند. خانه هم كه می آمد دختر اشعث در خانه بود،همان كسی كه به امام زهر نوشاند. وقتی امام مسموم شد. 3 بچه های صغیری داشت، عبدالله بن حسن شش ماهش بود، قاسم بن الحسن علیه السلام سه سالش بود، خیلی سخت است برای یك مرد كه بچه های كوچك دور بستر مرگش بنشینند؛ اما عزیزان من! برادران و خواهران! كسی كه یك زندگی سخت داشته باشد،درد مریضی بكشد،مشكلات داشته باشد،وقتی از دنیا برود ، اگر با شكوه تشییع گردد و مردم احترام و عزتش كنند و مراسم خوبی برایش بگیرند یك مقدار بچه هایش آرام می شوند و می گویند: پدرمان سختی كشید اما بدنش با احترام دفن شد. دل ها بسوزد برای امام حسن علیه السلام كه این قضیه هم اتفاق نیافتاد. جلوی چشم قاسم بن الحسن علیه السلام ، جلوی چشم عبدالله بن الحسن ، جلوی عباس و جلوی چشم امام حسین علیه السلام كه یك عمر با هم بزرگ شده بودند ، یك عمر با هم زندگی كرده بودند،یك وقت ببیند،چوبه های تیر بر بدن مقدس امام علیه السلام نشست 4 غربت آن است كه بعد از مردن آتش تیر ببارد بر بدن آتش تیر چو افروخته شد كفن و جسم به هم دوخته شد امام حسین علیه السلام كنار بدن نشست ، تیرها را از بدن بیرون آورد. برادرم! غارت زده آن نیست كه مالش را می برند، غارت زده منم كه با دست خودم داداشم را میان قبر گذاشتم.5 وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ . 6 ---------------------------------------------------- 1-الاحتیاج،ج1،ص278 2-فضایل و سیره ی حضرت فاطمه سلام الله علیها در آثار علامه حسن زاده آملی،ص54 3-مقتل فلسفی،ص47 4-سوگنامه آل محمد،ص 63 5-سوگنامه آل محمد ص 64 6-سوره ی شعراء،آ یه ی 277 منبع كتاب مقتل" روضه های استاد رفیعی " ص53-51