نمایش جزئیات
بی قرار و بی شکیبم
بی قرار و بی شکیبم (2)
شد اجل یار و طبیبم
من که حتی در میان
خانه خود هم غریبم (2)
ای حسن جان ای حسن جان (2)
من که با غم آشنایم (2)
من که خاموش از نوایم
از تو ممنونم ای زهر
کرده ای حاجت روایم (2)
ای حسن جان ای حسن جان (2)
آمده فصل خزانم (2)
کی نمی گیرد نشانم
ای اجل کردی تو امشب
راحت از زخم زبانم
ای حسن جان ای حسن جان (2)
سالها خون به دلم شد (2)
عاقبت حل مشکلم شد
این دل شب با که گویم
همسر من قاتلم شد (2)
ای حسن جان ای حسن جان (2)
با که گویم این چنین شد (2)
قلب من زار و حزین شد
پیش چشمان تر من
مادرم نقش زمین شد (2)
ای حسن جان ای حسن جان (2)