نمایش جزئیات

روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس سید مجید بنی فاطمه

روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس سید مجید بنی فاطمه

گوشۀ خرابه ها نشسته بود هی میگفت بابایی امشب میرسه واسه خاطرِ منم اگه نیاد با دعایِ عمه زینب میرسه

یه نگاهش به درِ خرابه سُ یه نگاه به همه زینب میکنه به همون دستایِ زخمی و کوچیک هی لباساشُ مرتب میکنه

آخه باباش داره از سفر میاد نباید سوختگیاشو ببینه دوست نداره وقتی باباش میرسه کبودی دست و پاش و ببینه

اومدن تویِ خرابه با طبق به کویرِ خشک بارون اومده عمه‌ش اومد کنارش نشست و گفت دخترم بیا که مهمون اومده

وقتی روپوشُ کنار زد چی میدید که همش با دست میزد تو دهنش به لب باباش نگاه کرد و میگفت این لب و دندون و با چی زدنش

روی موهات پُرِ خاکستره و روی اَبروی تو داره شکافی بابایی غصۀ موهامو نخور موی سوخته رو نمیشه ببافی

*بابا طاقت داری برات بگم؟*

همه جایِ بدنم کبود شده هرجارو دست میزنم درد میکنه از شبی از که از رو ناقه افتادم بابایی همه تنم درد میکنه

نه میتونم بخوابم نه بشینم نه که راه برم بابایی چند قدم واسه دلخوشی عمه این شبا الکی هی خودمُ به خواب زدم

وقتی که تاولا سر وا میکنن دیگه آبِ وضومم آتیش میشه خشتی که یه ماهه بالشم شده آخرش سنگ لحد میشه برام

حرفای رقیه نصفه کاره موند مثل زخماش درد دل هاش زیاد تو خرابه یه دفعه همه دیدن صدایِ رقیه دیگه نمیاد ..

تا حالا دختر بچه دیدی هی بی جون باشه ؟..

عمه ش اومد سرشُ بغل گرفت فکر میکرد رقیه بیهوش شده بود ولی فهمید که برایُ همیشه بلبل خرابه خاموش شده بود

متحیر شده بود چیکار کنه چجوری بشوره برگ لاله رو باید امشب مثل غسل مادرش ببینه غسل تن سه ساله رو

.

﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ www.babolharam.net ــــــــــــــــــ هرگونه کپی برداری از متونِ روضه کانون فرهنگی باب الحرم در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال جایز نبوده و مصداق بارز حق الناس می باشد

.