نمایش جزئیات

سینه زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج مهدی رسولی_سوم محرم ۹۹

سینه زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج مهدی رسولی_سوم محرم ۹۹

با اینکه سنگ خوردم سنگ تو رو به سینه زدم با سرِ پر خون آمدی با دلِ پرخون آمدم استقبالت

بابایی بگو خوبه حالت؟ چقده من این چند روزه میگشتم دنبالت..

نصف جون شدم آخه این رسمشه؟.. بعدِ رفتنت سرم تیر میکشه.. میزنن منو میگن این حقشه

دیگه بی من نرو ، باشه دیگه تنهام نذار ، باشه بغلم کن بازم بابا ، حتی واسه یه بار ، باشه

خوب شد که برگشتی دوباره روی پات میشینم دوباره منو ناز میکنی نکنه دارم خواب میبینم ، نه بیدارم

اومده کنار من یارم دخترای شامی دیدین بابا دارم

با سر اومدی ، سر و سامونِ من پا گذاشتی رو ، چشمِ پرخونِ من رویِ خاک نشین ، پاشو مهمونِ من ..

بابا دستای من حتی اگه زخم از طناب باشه روی نیزه نخوابیدی رویِ دستم بخواب .. باشه؟

دیگه بی من نرو ، باشه دیگه تنهام نذار ، باشه بغلم کن بازم بابا ، حتی واسه یه بار ، باشه

.

﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ www.babolharam.net ــــــــــــــــــ هرگونه کپی برداری از متونِ روضه کانون فرهنگی باب الحرم در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال جایز نبوده و مصداق بارز حق الناس می باشد

.