نمایش جزئیات

روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی سال 1398

روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام شهادت حضرت امام رضا علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی سال 1398

شرار آه به سینه،نفس بریده بریده

برون زخانۀ مأمون شدم،خمیده خمیده

گهی نشستم و برخواستم زجای به سختی

جگر شرارۀ آتش،عبا به چهره کشیده

*اِی مادر،اِی مادر...یه خوده نفس کشیدن امام رضا سخت تر شد، شاید اینجوری گفته باشه : وای مادر،وای مادر...اون لحظه های آخر نفس دیگه بالا نمی اومد،می گفت:آی مادر....*

میان حجره فتادم در انتظارِ جواد

جوادِ من نرسید و اَجل ز راه رسیده

چو شمعِ سوخته در حجره قطره قطره شدم  آب

صدایِ ناله و آهِ مرا کسی نشنیده

خدا گواست که بعد از حسین،جَدِّ غریبم

غریب تر زمنِ خسته دل، زمانه ندیده

*غریب کیِ؟ اونیِ که لحظه آخرِ عمرش،مادری،پدری،فرزندی بالا سرش نباشه...هی مثل مار گزیده به خودش می پیچید،نگاه به دَرِ حجره می کرد،جوادم!بابا!...دستور داد،فرش حجره رو اباصلت جمع کرد،رویِ خاکِ حجره اول پا کشید،هی پا کشید،پاشنه ی پایِ مبارک رو رویِ زمین می کشید...وقتی امام جواد رسید،اون ساعتی رسید که مثل مرغِ بسمل،مرغ بسمل چیه؟ کارد رو کشیدن رویِ گلوی مرغ،یهو یه نصفی از گردن بریده شده،مرغ از زیر کارد در اومده،حالا باید بگیرنش...هی امام رضا دست و پا می زد،ماهی دیدی از آب بیرون می اُفته؟ امام رضا همین طوری به خودش می پیچید،امام جواد با همچین صحنه ای مواجه شد...این غریبِ...اون وقت چه زهری...همچین که زهر رفت پایین جگر رو آب کرد... *

شرار زهرِ ستم از دلم قرار گرفته

به خود هماره بپیچم شبیهِ مار گزیده

به وقتِ مرگ بُوَد یا حسین وِردِ زبانم

حسین گویم و اشکم روان بُوَد ز دو دیده

به غیرِ رأسِ مُنیرِ حسین، جَدِّ غریبم

گلویِ تشنه سری از قفا که بریده؟

*ساعتی نگذشت،امام رضا علیه السلام بدن مبارکشون از تحرک و دست و پا زدن ایستاد...اما...*

ظهر رفته است شمر در گودال

سر بریدن چقدر طول کشیده

*صدایِ مادرش داره میاد" بُنَیَّ! بُنَیَّ!..." ای حسین.....*

.