نمایش جزئیات

سینه زنی و توسل به حضرت رقیه(س) به نفس سیدرضا نریمانی

سینه زنی و توسل به حضرت رقیه(س) به نفس سیدرضا نریمانی

.

قرارمون بود بیای ، سر قرارم پدر حالا که تو اومدی ، آروم ندارم پدر

قرار بود بیای پیش رقیّه تو خرابه کو آغوشت تو آغوشت بخوابه چشاتو وا کن این آفتاب بتابه

سرت رو میبوسم به روی زانوهام نیفتی از دستم امون از بازوهام نه تو دستی داری نه من مویی دارم که دستاتو بابا بذاری تو موهام

دست حرامی شده ، حوالۀ صورتم این جای انگشتره نه چالۀ صورتم

﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾

تو گوشم صدایِ مادرت میپیچه بابا که افتاده کنارِ کوچه بابا فدک، کوچه، کتک، یعنی چه بابا؟

یه بی رحم ظالم منو زجر آور زد که انگاری قنفذ لگد به مادر زد بهش گفتم آقا این انگشتر مالِ بابامه اون هم با همون انگشتر زد

دلم گرفته چقدر، دلخورم از آدما به گریه افتادم از، خنده ی نا محرما

نگاه کن منو عمه الآن هم سنیم انگار نگاه کن پیر شدیم تو کوچه بازار ما بودیمو یه عده مردم آزار

اگه جا میموندم کتک میخورد عمه به سختی تا اینجا منو آورد عمه حالا قبل از اینکه بمیرم آهسته میدونم قبل از من واسه تو مُرد عمه

شاعر: #محمد_اسدالهی

.

﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ هرگونه کپی برداری از متونِ روضه کانون فرهنگی باب الحرم در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال جایز نبوده و مصداق بارز حق الناس می باشد