نمایش جزئیات
سینه زنی سنگین جانسوز _ ویژۀ ایامِ اربعینِ حسینی _حاج امیر کرمانشاهی
بلند شو اومده خواهر (عجب اومدنی) 3
بمیرم میگن انگار که (هنوز بی کفنی)3شاید من و نشناسی ، داداش زینبم ...
تو که رو من حساسی ، داداش زینبم ...
هر طوری بود ، روزم و شب کردم
تو زیرِ خورشید ، منم تب کردم
یادت هست که رفتی من جا موندم
وداع کردی و برات میخوندم
التماست میکنم نرو
خواهرت میمیره حسین ...
چشم به راهِ اعضایِ تو
لشکرِ شمشیرِ حسین ...
حسین ، پیچیده باز اون ناله ...
هنوز انگار ، مادرم تو گوداله ...
آوردم پیرهَنِت اما (عجب پیروهنی) 3
دونستم از این جامه (نمونده بدنی) 3
نگو به من این قده هلالی چیه؟ ...
رو پیروهنت شِکلایِ هلالی چیه؟ ...
از ویرونه ، یک کبوتر پَر زد
رقیه سادات ، یه شب پَرپَر زد ....
یادت هست که رفتی من جا موندم
وداع کردی و برات میخوندم
التماست میکنم نرو
شده لشکر بی حوصله
سینه تُ میشکافه حسین
تیرِ مسمومِ حرمله ...
حسین ، میپیچه باز اون ناله
هنوز انگار مادرم تو گوداله ....
.