نمایش جزئیات

روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ حاج حسن خلج

روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ حاج حسن خلج

از جانِ خود اگر چه گذشتم به راحتی

دل کنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی

می خواستم به پات سرم را فدا کنم

اما به خواهر تو ندادند مهلتی ...

*برا مردنم بهم وقت نمیدادن .. دشمن از یه طرف مهلت نمیداد من جونمُ فدات کنم بچه هات از یه طرف .. تا میخواستم فدایِ تو بشم میدیدم اینا تو خطرن خودمو سپر میکردم .. تا یه قدم می آمدم برات بمیرم صدا نالۀ رقیه میومد .. امروز اومد نشست کنارِ قبر حسین گفت حالا که تموم شده عزیزم .. حالا که هر چی بود گذشت حسین .. اما یه سوال دارم حسین :*

بهتر نبود جایِ تو من کشته میشدم ؟

آقا بهتر نبود جایِ تو ما کشته میشدیم

 

*آقا جان کاش همۀ اولین و آخرین میمردن ، یه مو از سرت کم نمیشد ..*

بهتر نبود جایِ تو من کشته میشدم ؟

بی تو چگونه صبر کنم با چه طاقتی

از بس برای زخم لبت گریه کرده ایم

 

*چوبُ دست گرفته بود هی با لبایِ حسین بازی میکرد ..*

از بس برایِ زخم لبت گریه کرده ایم

چشمی ندیده ام که ندیده جراحتی

 شاعر :مصطفی متولی

.