نمایش جزئیات
شب پایانی ماه صفر شد - سینه زنی
شب پایانی ماه صفر شد
و رنگ آسمان ها تیره تر شد
كه از زهر ستم كُل وجود
امام هشتم من شعله ور شد
شهید ظلم و بیداده
به خاك حجره افتاده
میون غربت جان داده
به قربون كبوترهای سلطانم
غلا م كوی مولای خراسانم
یا رضا جان،رضا جان،رضا جان
صبوی دل به سقا خونه دادم
گدای هر شب باب الجوادم
تو آقایی و آقا زاده هستی
و من هم برده هستم خانه زادم
دل و جون بهرت می بازم
به زُوار تو می نازم
به پایت سر می اندازم
دخیل پنجره فولاد تو دستم
سگ كوی علی موسی الرضا هستم
یا رضا جان،رضا جان،رضا جان
دل من پر شد از غم های كوفه
میون سینه مملو از لهوفه
اگر گریه كنه ارباب حسینی
براتت دست آقای رئوفه
من بیچاره ی دیوانه از آقا
فقط آقا فقط یك كربلا می خوام
وای حسین جان،حسین جان،حسین جان
.