نمایش جزئیات
متن گریز روضه پیامبر(ص)-گریز سیزدهم
پیامبر (ص) با شروع بعثتش دانشگاه انسان ساز خود را تاسیس کرد . زحمات زیادی کشید و خون دلهای فراوان خورد تا این دانشگاه رونق گرفت .اساتید دانشگاه را نسل در نسل معرفی کرد و فرمود : از شما اجری نمی خواهم مگر مودت دوستی و احترام به اساتید این دانشگاه.
به امر حق به دارالملک هستی
محمد کرد دانشگاه تاسیس
علی داماد خود استاد کل را
در انجا نصب کرد از بهر تدریس
بود برنامه اش تبیان قرآن
بر این استاد و این برنامه تقدیس
اگر خواهی شوی انسان کامل
به دانشگاه احمد نام بنویس
شاعر:بصیر اصفهانی
اما بعداز رسول الله، شاگردان منافق ، کینه ها ،حسادتها و عقده های خود را نمایان کردند. دور این دانشگاه را محاصره کردند. هیزم آوردند و در دانشگاه را آتش زدند و احترام اساتید خود را باسیلی و تازیانه و غلاف شمشیر به جای آوردند. دانشگاه به حالت نیمه تعطیل درآمد. نسل در نسل همین احترام ها را با اساتید دیگر دانشگاه هم به جای آوردند. بعضی را مسموم ،بعضی را شهید و بعضی را در زندان شهید کردند. کاری کردند که الان اکثر مردم از فیض دیدار امام و مراد و استاد خود محروم هستند و فقط عده ای محدود از شاگردان خصوصی سعادت دیدار با او را دارند."اللهم العن امة اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت"
لعنت حق باد بر آن قوم پست
کز عداوت عهد و پیمان را شکست
رخنه در کار رسالت کرده اند
با ستم غصب خلافت کرده اند
پس گرفتند از شما این اصل را
پاره کردند رشته های وصل را
لعن حق بر آن گروهی کز ستم
بهر قتلت کرده قامت را علم
اسب ها شان را به زین آراستند
بهر ذبح تو زجا برخاستند
آن یکی میزد تو را تیر خدنگ
دیگری میزد تو را ظلمانه سنگ
آن یکی با نیزه میشد حمله ور
تیغ زهر الود در دست دگر
از سنان و خنجرو شمشیر تیز
جملگی بودند باتو در ستیز
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
انتشارات: صبح امید