نمایش جزئیات

متن روضه امام حسن عسكری علیه السلام_سید مهدی میرداماد

متن روضه امام حسن عسكری علیه السلام_سید مهدی میرداماد

بسم الله الرحمن الرحیم

یا رب الحسین بحق الحسین اِشف صدر الحسین بظهور الحجة

یا رب الحجة بحق الحجة اِشف صدر الحجة بظهور الحجة

*آجرك الله یا بقیة الله،امشب صاحب عزا خود ِ امام زمان ِ،اگه همه ی روضه های سالت بانی ِ عزا امام زمان ِ، امشب دیگه دم در می ایسته و شال عزا به گردن می اندازه، اعتقاد ما بر اینه تا اونها نخواهند كسی وارد مجلسشون نمیشه، امشب بگیم:آقا ممنونم ما رو صدا زدی برا بابات گریه كنیم،همین كه مارو قابل دونستی تو عزای پدرت صدا زدی، این صدا زدن معناش اینه آقا این دو ماه صفر و محرم عزاداری ِ مارو قبول كرده، میگه:شماها خب گریه كن هایی هستید بیایید.*

چون مهر به نور خود پیدایی و پنهانی

با آن که ز من دوری نزدیک تر از جانی

در حسن تو مبهوتم از صوت تو حیرانم

تو حضرت داوودی یا یوسف کنعانی

*می خوای سر سلامتی بدی،بسم الله،مولا یا اباصالح، مولا یا اباصالح*

من زخم و تویی مرهم، من درد و تویی درمان

من خشکی و تو دریا، من تشنه تو بارانی

من با تو و تو با من، انصاف کجا رفته؟

من کمترم از مور و تو فوق سلیمانی

*حالا دست خالیت رو نشونش بده، مولا یا اباصالح، مولا یا اباصالح،آقا جان میدونم امشب شب ِ سختی است براتون، لذا هیچ حاجتی ندارم،اصلاً اومدم مجلس پدر بزرگوارت،هرچی حاجت داشتم رو پشت در گذاشتم،گفتم:بذار امشب برم براش گریه كنم،آقا جان امشب اومدم یه ذره آرومت كنم،اومدم با گریه هات گریه كنم،دیدید آدم بعضی وقت ها میره جایی عزای كسی به اون باز مونده چی میگه:اول حرفی كه می زنی میگی،غم ِ آخرت باشه.آقا جان خیالت راحت دیگه این غم ِآخر شماست،آقا مارو هم توی غمت شریك كن، آقاجان ماروهم صدا زدی برای پدرت گریه كنیم،آی سامرا رفته ها،اگه دیدی گوشه چشمت خیس شد بدون دارند راهت میدن توی حرم،اونایی كه دلتون داره پر میزنه:*السلام علیك یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ .

کیستم من؟ گوهر ِده بحر ِ نور ِ کبریایم

آفتاب ِ سامره، روشنگر ِ مُلک ِ خدایم

آسمان معرفت را در زمین شمس‌الضحایم

کعبه‌ام، رکنم، مقامم، مروه‌ام، سعیم، صفایم

منظـر ِ حسـن خـدا مصباح انوارُالهدایم

من اباالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم

من همان دریای نور استم که نور از آن دمیده

دین و دانش را خدا در موج موجم پروریده

در درونم گوهر نابی چو مهدی آفریده

انتهایم را به جز چشم خدا چشمی ندیده

بشنوید ای آسمانی‌هـا، زمینی‌ها صدایم

من اباالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم

من علی بن جواد بن رضا را نور عینم

پیشتر از عالم خلقت هدایت بوده دِینم

گر چه در سنّ شبابم پیر خلق عالمینم

هم محمّد، هم علی، هم مجتبایم، هم حسینم

هم بوَد زهد و کمال و عصمت ِ خیرالنسایم

من اباالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم

 من به شهر سامره خود کعبۀ اهل یقینم

پر زند همچون کبوتر در حرم روح‌الامینم

حاجت کونین می‌بارد چو باران زآستینم

حضرت مهدی پذیرایی کند از زائرینم

مهر و مه گیرند نور از گنبد و گلدسته‌هایم

من اباالمهدی امام عسکری ابن‌الرضایم

*خیلی ها تا امشب هنوز پیرهن مشكی شون رو در نیآوردن،خیلی ها می خوان این دوماهه ی عزا رو با شما جمع كنند، یا امام عسكری آقا جان، اجازه می دهید از زبان شما روضه بخوانم،دلت آماده ی روضه است،شك نكن امام زمانت هم با گریه ی تو گریه میكنه*

دوستان بر من و سوز ِ جگرم گریه کنید

به شرار دل و اشک ِ بصرم گریه کنید

حسنم، پاره جگر مثل عمویم حسنم

بر من و بر عموی ِ خون جگرم گریه کنید

من شهیدم ولی از خصم نخوردم سیلی

همه بر مادر ِ نیکو سیرتم گریه کنید

بعد من مهدی من بی کس و تنها ست

به غریبی ِ یگانه پسرم گریه کنید

*یا امام حسن عسكری حق داشتی دم مرگ یاد ِ فرزندت باشی،آخه كودك توی اون سن ِ كم نیاز ِ به بابا داره، چی می خوام بگم؟دلت رو ببرم كربلا،می خوام بگم:یا امام عسكری،شما دم آخر نگران بچه ات بودی،هر پدری نگران ِ بچه اش ِ، زود اهل روضه، روضه رو میگیرن،رو هوا روضه رو بزن، آقا جان خدا رو شكر بعد ازشهادت ِ شما،پسر ِشما، مهدی ِ شما، از نظرها غائب شد،كسی مهدیت رو اذیت نكرد، مأمورین اومدند اما امام زمان رو پیدا نكردن،خدا رو شكر هنوز آقای ما هست، هنوز آقای ما سالم ِ، كسی نتونست بچه ات رو اذیت كنه، اما كربلا حسین روی زمین افتاده،همچین كه بچه هاش اومدن دور ِ بدن،امام زمان شما یه پسر ِ چند ساله بودید،از نظر غائب شدی كسی صدمه نزد،اما كربلا دختر ِ حسین، خانم سكینه میگه:افتادم روی بدن،كی اومد دورش؟ می دونی چه كردن؟ نوازش نكردن، چه كردن؟ فجروها عن جسد ابیها (یعنی گرفتن كشیدنش)،یا صاحب الزمان شما پسر بودید،پسرها كمتر از دخترها عاطفی هستند،بازم داغ دیدی اما باباتو زخم دار ندیدی،باباتو مجروح ندیدی،آقا جان خدارو شكر یه زخم به صورت و بدن بابات ندیدی،اما قربون اون دختر ِ سه ساله ای برم كه وقتی كه سر ِ بریده رو بغل كرد:*

بابا دخترت از دنیا بریده

بدون ِ تو خوشی ندیده

ببین همه موهام سفیده

بابا

خوشی به قلبم دست رد زد

یه بی حیا بهم لگد زد

من بد نكردم ولی بد زد

*یه مرتبه دیدن لب هاشو گذاشت رو لبهای پاره پاره، ای حسین.....*

.