نمایش جزئیات

متن روضه امام حسن عسكری علیه السلام-سید مهدی میرداماد

متن روضه امام حسن عسكری علیه السلام-سید مهدی میرداماد

ای قبله حرم،حرم سامرای تو

اگه همه مجالس، اعتقاد قلبیمونه،صاحب عزا امام زمانه،اگه با همه وجودتون حس میكنید،آقاتون دم در هر روضه و هر مجلسی می ایسته،دیگه امشب شب یتیمی امام زمانه،امشب خودش صاحب عزااست،قربونت برم،مردم اینجا برا بابات روضه گرفتند،نمی خوام به این زودی برم تو روضه،ولی می خوام یه كم دلتو نرم كنم،آروم آروم بریم اون حرمی كه نمی دونم،امشب كسی هست تو حرمش گریه كنه یانه،اما معمولاً می گن می ری عزا،می ری ختم، می گن خودتونو نشون صاحب عزا بدید،مگه نمی گن صاحب عزا دم در ایستاده،خودتو نشون بده،دست و رو سینه بذاری عرض تسلیت بگی،یه خورده دل صاحبان عزا خنك بشه،داغشون یه خورده التیام پیدا كنه،می خوام یه جمله بگم آقا كجایی مردم بیان بهت تسلیت بگن،اینها اُمدند امشب صاحب عزا رو ببینند،قربون شال عزایه به گردنت،امشب تنهایی نرو سامرا،مارم با خودت ببر.

ای قبله حرم ،حرم سامرای تو

بیت ولای دل حرم با صفای تو

قرآن یگانه دفتر مدح و ثنای تو

روح ملك كبوتر صحن و سرای تو

آیینه جمال خداوند سرمدی

فرزند پاك چهار علی و  سه محمدی

رضوان بدان  جلال و شرف سائل درت

خورشید سجده برده به صحن مطهرت

روح رضااست در نفس روح پرورت

نامت حسن نه بلكه حسن پای تا سرت

میراث نور و هدایت زهادی ات

علم  امام هشتم و جود جوادیت

یا اباالحجة   آقا یه نگاه بینداز، مارم گدای سامرا حساب كن ،خطاب كن.

انوار ده امام درخشد زروی تو

یادآور رسول خدا خلق و خوی تو

زیباترین دعای ملك گفتگوی تو

مسجود جن و انس بود خاك كوی تو

به به سر سفره كی اُمدی،شهادت كیه،می خوای براش گریه كنی .

بحری كه در صدف دُر جان پرود تویی

در دامنش امام زمان پرورد تویی

كی می تون ادعا كنه دلش امروز حرم سامرا نرفته، قربون قبری برم كه هنوز چند ساله ویرانه،

ویرانه مزار تو مسجود آسمان

قبر تو كعبه دل و  صحنت مطاف جان

زوّار هر شب تو بود صاحب­الزمان

کوری چشم دشمنت ای قبله جهان

بذار همه بدونن، اگه هزار بارم دل مارو آتش بزنن،قبر شما رو ویران كنن، اینها همونایی اند كه بقیع و ویران كردند،اینها از همون نسلند،اما اگه هزار بارم قبرتو ویران كنند،(وقبره فی قلوب من والاه)دل ما رو نمی تونن ویران كنند،مزار شما تو دل مااست،حرم شما تو دل مااست،دل ما رو نمی تونن از ما بگیرند.

تنها نه سامره، همه عالم دیار توست هر جا رویم در بغل ما مزار توست ای نُه سپهر فرش رفیع عبادتت ای لطف و جود و مرحمت و بذل، عادتت اقرار کرده دشمن تو بر سیادتت یاد آمدم به فصل جوانی شهادتت

می خوام این بیت و از زبون همه شما بخونم ، ببینم چه جوری حقشو ادا می كنی،

ای زخم دل هماره فزون از ستاره ­ات

 از ما سلام بر جگر پاره پاره ­ات

امشب اگه می خوای دل آقات یه خورده آروم بشه،هر كی بلده ناله بزنه، هی زیر لب بگو بقیة الله آجرك الله آقا سرت سلامت،،آقا شنیدم تو سنین خردسالی سر باباتو بغل گرفتی،جانم به این اشك های قشنگ ، مگه نفرمود،احدی در مصائب ما گریه نمی كنه،مگه اینكه ما گریه كنیم،اون به گریه ما گریه كنه،معلومه امام زمانم امروز داره گریه می كنه،قربون اشك چشمت برم،آقای من،حالا كه اینطوری گریه می كنی منم برات روضه می خونم،

یازده بار جهان در دل زندان كم نیست

كنج زندان بلا گریه باران كم نیست

سامرایی شده ام راه گدایی بلدم

لقمه نانی بده، از دست شما نان كم نیست،

امشب اُمدم پسرت یه روزی به من بده،یه سالمو با این روزی سر كنم، آخه ما دو ماه برا حسین گریه كردیم، بعضی ها ، هنوز پیراهن مشكیاشونو در نیاوردن،می خوان امروز از عزا بیرون بیان،اما عزای ما اون موقعی تموم میشه، كه  تو دست به دیوار كعبه بذاری،آقا جانم،مولا جانم

سامرایی شده ام راه گدایی بلدم

لقمه نانی بده، از دست شما نان كم نیست،

خبر داری كه امام عسكری نتونست،در طول عمرش یه بار سفره حج بره،حالا این بیت، اهل نكته

قسمت كعبه نشد تا كه طوافت بكند

بر دل كعبه همین داغ فراوان كم نیست

سادات منو ببخشند،علما منو ببخشند،امام زمان اگه شهادت باباتون نبود نمی گفتم،

پیش چشمان تو دشنام به مولا دادند

تا بگویند،در این شهر مسلمان كم نیست

ای وای.. اونایی كه آماده ناله زدنند،اونایی كه هنوز صدا دارند،نفس دارند،

زخم دندان تو  و جام پر از خونابه

ماجرای ایست كه در ایل تو چندان كم نیست

وقتی مثل فردا،از پسرش تقاضای اون ظرف شربت رو كرد، اینقدر این بدن ضعیف شده ،اینقدر این بدن نحیف شده،امام زمان با دستش این ظرف و نزدیك دهان بابا آورد،الله اكبر،روایت می گه همچین كه ظرف اُمد جلوی دهان از شدت ضعف،هی به دندونای حضرت خورد،نمی دونم اون لحظه امام عسكری یاد چه لحظه ای افتاد،نالشو می زنی یا نه،امام زمان برا این روضه خون گریه می كنه،شاید یاد اون لحظه ای افتاد،كه عمه جانش دید دارن با چوب خیزران می زنند،این ناله حسینت می بردت كربلا،دید دارن با چوب خیزران،ای حسین.....

بوسه جام به دندان تو یعنی این بار

خیزران نیست ولی روضه دندان كم نیست

از همان دم پسر كوچكتان باران شد

تا همین لحظه كه خون گریه باران كم نیست

یا امام عسكری كفنت كردند،از رو زمین بلندت كردند،تشییع جنازه شدی،با احترام،اگه قبرتو ویران كردند،اگه به گنبد و بارگاهت جسارت كردند،دیگه به خودت جسارت نكردند،به بدنت جسارت نكردند،نذاشتند بدنت رو زمین بمونه،زود بدنت رو  خاك كردند،دفن كردند،امامن یه آقایی رو می شناسم،بدنش سه روز  رو زمین كربلا،آخ،پسرت اُمد بر بدنت نماز خوند بدنت رو دفن كرد،اما یه روزی كربلا امام سجاد،یه نگاه كرد،عمه جانش دید بدن داره می لرزه،داره جون از بدن مفارقت میكنه،صدا زد چی شده عزیز دلم،چرا بدنت داره می لرزه،صدا زد عمه،اینها ظاهراً مارو مسلمون نمی دونند،چرا؟آخه بدنای خودشونو دارن دفن می كنن،انگار بدن بابام رو زمینه.

حسین...این ناله برسه كربلا،حسین...كاشكی فقط بدنو دفن نمی كردند،روضم تمام،كاش فقط بدنو می گذاشتن رو زمین بمونه،به بدن دست نمی زدند،می دونی چه كردند،خواهرش اُمد تو گودال قتلگاه،یه نگاه به اون بدن انداخت،این بدن كیه؟ چیكار كردند؟یا صاحب الزمان ببخشید آقا،شهادت پدر بزرگوارتونه،شما ناله بزنید،چكار كردند؟اسباشونو نعل تازه زدند،بدن حسین زهرارو زیر اسب ها،به نیت فرج امام زمان، سه مرتبه یا حسین یا حسین یا حسین

.