نمایش جزئیات
متن گریز روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها
حضرت خضر و حضرت موسی (ع) به دیوار خرابی رسیدند. حضرت خضر (ع) با این که اهالی آن روستا با آنها بدرفتاری کرده بودند ؛ شروع به تعمیر دیوار کرد . حضرت موسی (ع) اعتراض کرد : دیوار خراب اهالی این روستا را تعمیر میکنی در صورتی که آنان با ما این رفتار را کردند ؟فرمود : داخل این دیوار گنجی است که مال دو یتیم است . پدر این دو یتیم مرد صالحی بوده است ،رعایت یتیمهای او را کرد . با اینکه امام سجاد فرمود : آن یتیمان به 9واسطه به آن جد صالح خود میرسیدند . مردم شما نیز ما اهل بیت را که فرزندان پیامبر خدا هستیم ، به خاطر آن حضرت رعایت کنید . راوی میگوید با شنیدن این کلام از علی بن الحسین (ع) صدای گریه مردم از هر طرف بلند شد .
من میگویم : عجب احترام خاندان رسول (ص) را نگه داشتند احترام آنها حتی به یک واسطه هم نرسید . بعد از رسول الله خانه ی پاره تن رسول خدا را آتش زدند . به خانه ای که جبرئیل و عزرائیل اجازه ی ورود میگرفتند ؛ حمله ور شدند ؛یکی سیلی میزد یکی با غلاف شمشیر میزد یکی با تازیانه میزد ....
نیش مسمار اگر لب به سخن وا میکرد
آنچه آمد به سر فاطمه ؛افشا میکرد
آستان در اگر حق تکلم میداشت
دشمنان را همه زان واقعه رسوا میکرد
مجری توطئه ی اهل سقیفه که زخشم
در آتش زده را با لگدش وا میکرد
در آتش زده و سینه زهرا ،هیهات
زینب از پشت در این صحنه تماشا میکرد
بین دیوار و در خانه به زهرا چه گذشت
کز خدا مرگ به صد ناله تمنا میکرد
به چه جرمی گل امید علی شد پرپر
خصم بد کیش چه با شاخه ی طوبا میکرد
شاعر:صادقی (قم)
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
انتشارات: صبح امید