نمایش جزئیات
متن گریز روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها
اسماء به دستور حضرت زهرا (س) تابوتی را ساخت . حضرت زهرا (س) تا تابوت رادید لبخند به لبانش نشست . بعد رسول الله (ص) این اولین لبخند حضرت زهرا (س) بود ؛ چون این تابوت دیواره داشت و حجم بدن در آن معلوم نبود . سوال من این است روزهای آخر که این تابوت را ساختند ؛ کجا نگه می داشتند ؟ لابد درون خانه گذاشته بودند . در این صورت امان از دل امیرالمومنین (ع) با دیدن این تابوت چه حالی شده است فاطمه جان !این تابوت چیست که اینجاست ؟ فاطمه جان !مگر قصد رفتن داری ؟ مگر می خواهی علی (ع) را تنها بگذاری ؟ نمی دانم وقتی زینب (س) پرسیده است که بابا این وسیله ای که اسما ء درست کرده است چی هست ؟ امیرالمومنین (ع) چه حالی شده و چگونه جواب زینب (س) راداده است .
فغان تا عالم لاهوت می رفت
به روی شانه ها تابوت می رفت
به مژگان ترش یاقوت می سفت
سرشک از دیده می بارید و می گفت
که ای گل نیستی تابوت بویم
مگر بوی تو از تابوت بویم
جدا از تو دل آرامی ندارد
علی ؛بی تو دلارامی ندارد
چنان در ماتمش از خویش می رفت
که خون از چشم غیر و خویش می رفت
که دیده دردل شب بلبلی را
که زیر گل نهان سازد گلی را ؟!
ز بی تابی گریبان چاک می کرد
جهانی را به زیر خاک می کرد
علی با دست خود خشت لحد چید
بساط ماتم خود تا ابد چید
دل خود را به غم دمساز می کرد
کفن از روی زهرا باز می کرد
تو گویی زان رخ گردیده نیلی
به رخسار علی می خورد سیلی
علی در خاک زهرا را نهان کرد
نهان در قطره بحر بیکران کرد
گل خود را به زیر گل نهان دید
بهار زندگانی را خزان دید
محمد علی مجاهدی(پروانه)
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
انتشارات: صبح امید