نمایش جزئیات
متن گریز روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها
امام علی (ع) به خواستگاری حضرت زهرا (س) آمد . پیامبر (ص) مبلغی به عنوان مهریه قرار داد. حضرت زهرا (س) فرمود : پدر جان !من از شما تقاضا می کنم که این مهریه دنیوی و مادی را به شوی گرانقدرم ، علی (ع) بازگردانی و خود از خدا بخواهی که مهریه مرا شفاعت گناهکاران امت شما قرار دهد. پدر جان ! من یک امان نامه می خواهم برای شیعیا ن علی (ع) . فرشته ی وحی فرود آمد و کاغذی از حریر با خود آورد که در آن نوشته بود ( خداوند مهر یه ی فاطمه (س) را شفاعت گناه کاران امت پدرش قرار داد ) حضرت این سند آسمانی را تا دم مرگ نگاه داشت تا درون کفن او قرار دهند . آری ، این چنین است ، مهر و علاقه ومحبت حضرت زهرا (س) به این امت ؛ اما در عوض این مردم چه کردند ؟ خانه ی امیر المومنین (ع) را محاصره کردند و جواب این لطف و محبت را با سیلی و تازیانه دادند ......
فضای شهر مدینه که تیره و تار است
برای شیعه ی عاشق بیان اسرار است
هنوز فاطمه در بین کوچه ها افتاده
هنوز فاطمه در بین درو دیوار است
هنوز خون ز دل فاطمه روان باشد
هنوز سینه ی آن دل شکسته خونبار است
هنوز عمق مصیبت بیان نگردیده
هنوز بار بزرگی به دوش مسمار است
هنوز از بدنش خون تازه می آید
هنوز تا سحر از زخم سینه بیدار است
هنوز عاقبت کار محسنش مخفی است
هنوز فاطمه بر محسنش عزادار است
هنوز یاس علی بین شعله ها باشد
هنوز مرد غریب مدینه بی یار است
هنوز فاطمه بر خاک کوچه بنشسته
هنوز فاطمه در چنگ او گرفتار است
هنوز چادر خاکی به سر کند زهرا
هنوز غربت حیدر از آن پایدار است
هنوز هر که بگوید علی خورد سیلی
هنوز هر که بگوید علی گنه کار است
هنوز شهر مدینه علی نمی خواهد
هنوز فاطمه از این مدینه بیزار است
منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست
انتشارات: صبح امید