نمایش جزئیات

متن گریز روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها

متن گریز روضه ی حضرت زهرا سلام الله علیها

شرایط آنقدر سخت و سختتر شد که خداوند به پیامبرش دستور هجرت داد . پیامبر (ص) شبانه می بایست از مکه هجرت کند در آن زمانی که چهل کافر قداره بند دور تا دور خانه ی او را محاصره کرده بودند و چهل شمشیر خون آشام لحظه می شمردند تا خون او را به تساوی میان خویش تقسیم کنند . اینجا امیرالمومنین (ع) جانفشانی کرد و به جای پیامبر (ص) به جای او در بستر خوابید . کفار حمله کردند اما به جای او امیرالمومنین (ع) رادر بستر دیدند . آنجا نمی دانستند که این علی (ع) خود پیامبر (ص) است . جان پیامبر (ص) است . گوشت و پوست و استخوان او همان گوشت و پوست و استخوان پیامبر (ص) است ؛ لذا او را رها کردند ؛ اما بعدها فهمیدند که چه اشتباهی را مرتکب شدند . علی خود پیامبر (ص) بوده ؛ و آنها آن شب او را رها کرده بودند ؛ لذا فهمیدند که علی همان پیامبر است و حضرت زهرا (س) همان علی (ع) است و در یک فرصت مناسب دوباره نقشه خود را تکرار کردند .

دید دشمن فاطمه جان علی است

بلکه با جانش نگهبان علی است

گفت باید جان حیدر راگرفت

از علی دخت پیغمبر راگرفت

دید جان مرتضی پشت دراست

از امام خویش هم تنها تر است

پای تا سر بغض و خشم وکینه بود

کینه هایش کینه ی دیرینه بود

بغض حیدر شعله ور در سینه داشت

سنگ بود و جنگ با آیینه داشت

سنگ و آیینه نمی دانم چه شد

آهن و سینه نمی دانم چه شد

آنقدر گویم که دربیت خدا

قل هو الله گشت از قرآن جدا

آرزوی حیدر آنجا کشته شد

هم پسر هم مادر آنجا کشته شد

شاعر:سازگار

منبع:كتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست

انتشارات: صبح امید