نمایش جزئیات
متن روضه شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)- حاج منصور ارضی
حال تو اصلاً نیست رو به راه مادر
گریه نكن جان رسول الله مادر
بی حال در یك گوشه ی بستر می افتی
وقتی میآیی از زیارتگاه مادر
تا اُحد خیلی راه بود، غروب كه بر می گشتند، صورت ها سوخته بود،خسته
پوشیه می بندی و برمی خیزی از جا
وقتی كه می آید پدر از راه مادر
مادر چراصورتت رو میپوشونی،وقتی بابام می آید
حرفی بزن تا خانه ی ما گرم گردد
حتی به قدر لحظه ای كوتاه مادر
واقعاً همینطوره ، آدم وقتی مادرش باهاش یك دقیقه حرف بزنه كیف میكنه
كُل شبانه روز در حال ركوعی
مانند ماه اول هر ماه مادر
با درد پهلوی تو وقت راه رفتن
باید كسی با تو شود همراه مادر
یعنی یكی باید دستت رو بگیره،یا تو باید دست رو شانه ی كسی بذاری
اوضاع و احوال تو را فهمید بابا
از خون مانده روی دلو چاه مادر
زانوی غم را بین آغوشش گرفته
خیبر شكن،مرد عدالتخواه مادر
بچه هایی كه مادرتون رو دوست دارید حتی اونهایی هم كه مادر پدرشون رو از دست دادن،همینطوریه..
با جمله ی بس كن نزن هم مجتبایت
از خواب شب ها می پرد ناگاه مادر
نزن نزن،نانجیب نزن
شب ها كه تشنه می شود سیراب گردد
از اشك چشمان تو ثارالله مادر
من هم كنار بسترت مشغول ذكرم
با ناله های آه بابا آه مادر
در پشت در اصلاً مراعاتت نكردند
با این كه بودی تو پا به ماه مادر
سیلی، لگد، آتش ،غلاف و تازیانه
سهم من و تو بین قتلگاه مادر
یه وقت اومد وارد قتلگاه شد،آیا بین شما یه مسلمان نیست،یه عده ای داشتند حسینش رو می زدند، همچین كه داد و فریاد زینب رو شنیدند، برگشتند همون ضربات رو به زینب زدند.
.