نمایش جزئیات
روضه جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج حسن خلج
وای مادرم،مادرم،مادرم....
*دوتا اسم ِ توی ِ این عالم،شیعه ها رو دیوونه كرده،دوتا اسم ِ توی این عالم تا به گوش شیعه می رسه از خود بی خود میشه، یه نام كربلا،یه نام،مدینه. نمیدونم چه كار كنم ببرمت مدینه یانه؟به مادرمون بگیم حالا كه نشد ما با پا بیاییم، با پای دل می آییم،اینقده می گردیم تا قبرت رو پیدا كنیم،آی مدینه ای ها:*
مدینه بوی ِگل لاله میده
مدینه به سینه ها ناله میده
میده بوی ِ در ِ سوخته میاد
*یهودیه دیده بود كار ِ امیر المؤمنین رو،وقتی در قلعه ی خیبر رو كند و رو دست گرفته،حالا داره رد میشه از تو كوچه های مدینه،دید در ِ خونه داره می سوزه،صدای یه خانم میآد،میگه:نامردا با شوهرم چه كار دارید، ریسمان بستن به گردن این آقا دارن میكشن، براش جالب بود ببینه این آقا كیه چهل نفر دارن می كشن، مگه چه پهلوونی ؟ِ،نگاه كرد دید همون آقایی است كه در ِ قلعه ی خیبر رو كنده رو دست گرفته لشكر از روش رد شدن،یه وقت مردم دین یهودی ِ داره میگه: أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ و َ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ اَمیرَالؤمنین َعَلِیّاً وَلِیُّ الله ، اِ تا اون روز تا اون موقع مسلمون نشده بودی در قلعه ی خیبر رو كند؟ حالا ریسمان به گردن علی دیدی تسلیم شدی،اسلام آوردی؟ گفت:آره،حالا اسلام آوردم،برای اینكه میدونم و می بینم،این آقا اگه اراده كنه یه دونه از شما زنده نمی مونه، اما ایستاده شما ریسمان به گردنش انداختید،جلو چشمش خونه اش رو آتیش زدید، ای....*
علی میگه:
برای بردن من خصم دون نمی دانست
كه من اسیر تو هستم طناب لازم نیست
***
حلا زهرا چی میگه:
شرمنده ام حمایت من بی نتیجه ماند
دستم شكست و دست تو ازبند وا نشد
***
علی:
من كه سر خم نیاورم به دو كون
گردنم زیر ِ بار منت توست
***
*چون تو هم خودت فدام شدی هم بچه ات رو فدام كردی، تو میدونی چه جوری علی رو بدهكار كردی فاطمه،حالا خانم چی جواب داد:علی جان*
من ودل گر فدا شدیم چه باك
غرض اندر میان سلامت توست
*خدا سایه ی تو رو از سرم كم نكنه،گفت:علی یه جا یه جوری شد من پیش خدا و پیغمبر سر بلند شدم.*
كشته گشتم بارها از خانه تا مسجد ولی
شادمانم كه سر مویی كم از مولا نشد
.