نمایش جزئیات

روضه و توسل بسیار جانسوز_ویژه فاطمیه _ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها_ حاج محمود کریمی

روضه و توسل بسیار جانسوز_ویژه فاطمیه _ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها_ حاج محمود کریمی

باز کابوس سراغ پسری آمده است

باز میلرزدو انگار که شر نزدیک است

*آقام ... آقام ...*

مادرت را ببر از رهگذر نامردی ...

*آقازاده ...*

راه بند آمده ...

راه بند آمده از کینه ، خطر نزدیک است

تا که افتاد زمین ، زلزله در عرش افتاد

هاتفی گفت قیامت به نظر نزدیک است

کوچه هر قدر که باریک شود ، وقت زدن

 بیشتر ضربه دیوار،به سر نزدیک است ...

دو قدم رفته نرفته ...

*صبر کن مادر ... نمیتونم بیام ... به بابات نگیا ... به مادر قول بده ... باید قول بدی ..... به بابات نگو .... باشه ...؟*

دو قدم رفته نرفته ، نفسش بند آمد

پسرش گفت بیا ، خانه دگر نزدیک است

*ای مادر ... آی یتیم ها داد بزنید ....

ای مادر ... ای مادر ... ای مادر ...

دوباره بریم کربلا .... *

داغ مادر به جگر میرسد اما انگار

اثر داغ برادر ، به کمر نزدیک است

*همچی که اومد کنار بدن بی دستش ... رو زمین افتاد،حسین ... قامت کشیده رفت به علقمه،اما وقتی برگشت دیدن دارن خمیده خمیده میاد ...چه اسم عجیبی داره ها .... مادرش اینروزا هی براش گریه کرد ... کفن ها رو که سوا کرد،گفت الهی برات بمیرم کفن نداری ......

من برات یه پیراهن دوختم .....

ای وای ای وای ای وای آقام حسین ...

پیراهنتو خودم برام دوختم عزیز دلم ... مبارکت باشه عزیزم ... شنیدم لباساتو میبرن ... خدا کنه اینو نبرن مادر ... *

ای وای ای وای ای وای آقام حسین ...

.