نمایش جزئیات

روضه و توسل جانسوز_ویژه فاطمیه _شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها _حاج محسن عرب خالقی

روضه و توسل جانسوز_ویژه فاطمیه _شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها _حاج محسن عرب خالقی

دلم خونه فضه ، پریشونه فضه

میدونم که مادر ، نمی مونه فضه

*شما هم روضه خون میشید*

الهی بمونه ، که خیلی جوونه

یعنی میشه من رو، رو زانوش بشونه

یعنی میشه دیگه، سرش رو بنده!؟

*امام صادق فرمود : مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ... بعد پیغمبر ، مادر ما همیشه با دستمالی سرشو می بست ... چی شد که سر رو می بست؟ ...  مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ مُنَهَّدَةَ الرُّكنِ بَاكِیَةَ الْعَیْنِ مُحْتَرِقَةَ الْقَلْبِ یُغْشَى عَلَیْهَا سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ ...هی از هوش میرفت به هوش میومد *

یعنی میشه دیگه، سرش رو نبنده؟!

یعنی میشه بازم، تو خونه بخنده؟!

یعنی میشه دستی، که روضش قلافه

بتونه دوباره ، موهامو ببافه

*وای مادرم ...*

هم دستت از شانه افتاد

هم شانه از دستت افتاد

تا که پریشان بماند

این گیسوی دخترانه

یعنی میشه سر رو ، روی پاش بذارم

*فضه میشه؟*

یعنی میشه مرهم ، رو زخماش بذارم

یه زخمه رو بازو ، یه زخمه رو گونه

ولی زخم پهلو ، دلو می سوزونه

*میخوام آتیش بزنم دلاتون*

یه زخمی که انگار ، بهش نیزه خورده

یه نیزه که انگار، داداشم رو برده

در سینه ی شکسته ی تو چون نظر کنم

*اومد بالاسر داداشش... این هزار و نهصد و پنجاه زخم ... گفت داداش کاش اون زخمی که توی قلبت خورده ، توی قلب زینب میخورد*

در سینه ی شکسته ی تو چون نظر کنم

یاد آورم ز سینه ی مجروح مادرم

*ای حسین ...صلی الله علیک یا سیدنا الغریب،سیدنا المظلوم،سیدنا العطشان*

هر دری بسته شود ، جز در پرمهر حسین

این در خانه ی عشق است که باز است هنوز

جان آقام ...

رفته رفته وقت ما دارد به پایان می‌رسد

تا که عمری هست ، ناز یار را باید کشید

الدوا عند الحسین و الشفا عندالحسین

بهر درمان خواستن ، دست از دوا باید کشید

*یه عمره با این پیرهن مشکیا برای مادرت گریه کردیم آقا ... از الانم داریم میگیم *

رو به قبله کردن ما بین قبر انصاف نیست

صورت ما را به سمت کربلا باید کشید

بر من لباس مشکی من را کفن کنید

نوکر بهشت هم برود باز نوکر است

*بفاطِمَة و أبیها و بَعلِها و بَنَیها و السِّرِّ المُستَودَع فیها یا الله*

.