نمایش جزئیات
روضه و توسل جانسوز_ویژه فاطمیه_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها _سید رضا نریمانی
حال مادرم خرابه
دیدن مریض ثوابه ....
*اینو امام حسن داره میگه ها ... هی راه میره دور حیاط خانه*
حال مادرم خرابه .....
بازوش درد می کنه ...
پهلوش درد می کنه ...
دیدن مریض ثوابه
زخم بازوش منو کشته
درد پهلوش منو کشته ...
بشکنه دست مغیره
کبوده روش منو کشته ...
*این حرفه علی هستا .... جون زینب *
ای هلال قد کمونی
چی میشه پیشم بمونی ...
از خدا نخوای بمیری
تو هنوز خیلی جوونی
ممنونم اگر نروی ....
میمیرم اگر بروی ....
*اومد بالاسر فاطمه ش هر چی صدا زد یا بنت رسول الله" دید جواب نمی ده ...ای خانومم ببین کی اومده ... چرا چشماتو بستی ؟ .... علی اومده .... فاطمه جان من هنوز همون علی ام ... فاتح خیبرم ... درسته آبروم پیشت رفت ...ولی من هنوز علی خیبر شکنم ...یه وقت دید بی بی چشماشو باز کرد ... همچین که قطرات اشک امیرالمومنین رو صورت خانوم ریخت چشما رو باز کرد ... شروع کرد وصیت کردن "صدا زد علی جان فاطمه رو حلال کن ... همسر خوبی برات نبودم .... الله اکبر ...علی جان همه تلاشمو کردم دستتاتو نبندن .... شرمنده ام منو حلالم کن .... یه وقت بغض آقا ترکید شروع کرد حرف زدن ، چی میگی فاطمه جان ... تو منو حلالم کن *
علی رو حلال کن ، واسه زخم بازوت
علی رو حلال کن ، واسه درد پهلوت
علی رو حلال کن ، واسه دست بستهش
نتونست که برداره اون در رو از روت
.