نمایش جزئیات

ذکر توسل جانسوز _ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها _ کربلایی حنیف طاهری

ذکر توسل جانسوز _ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها _ کربلایی حنیف طاهری

گر چه در دل من غیر جای پای تو نیست

وجود پستِ مرا لایقِ ثنای تو نیست

كدام جاده در این دشت،ردپای شماست؟

كدام نقطۀ این خاک آشنای تو نیست؟

تو یاس سرخ و سپیدی كه در نگاهِ علی

كسی به حد فداكاری و وفایِ تو نیست

*یکی از القابِ خانوم "حانیه" هست یعنی خانومی که هیچ وقت از شوهر و بچه هاش سیر نمیشه ... هر کاری از دستش بر بیاد برایِ خانوم و بچه هاش انجام میده ... برا علی که معلومه ... جونشو گذاشت بین در و دیوار اومد ... ولی فرق این خانوم با بقیه خانوما و مادرا اینه : بعد شهادتشم حواسش به بچه هاش هست ... نمونه ش اینه که هم گودال آمد ... هم کنار تنورِ خولی آمد ... هم دیرِ راهب آمد ... همه جا ... اینو حضرت زینب میگه :

عنان دل به پایِ یار بسته ...

عنان ناقه دستِ ساربان بود ...

ز بانگ واحسینا شد یقینم

که زهرا در میان کاروان بود ...*

تو یاس سرخ و سپیدی كه در نگاهِ علی

كسی به حد فداكاری و وفای تو نیست

تو در مقام بهشت پیمبری هیهات!

میان دوزخیان مدینه جای تو نیست

حریم امن الهی ‌ست خانۀ حیدر

همیشه یار علی! سوختن سزایِ تو نیست

یک دوست هم به خانۀ ما سر نمیزند

*هیچ کی نمیاد در خونه ما رو بزنه و حالمونو بپرسه ... مریض تا قبلِ غروب یه جوری سر میکنه ... کسی بیان ... نیان ... ولی همچین که غروب میشه دنیا رو سرش خراب میشه ... بعد غروب همه دردا میاد سراغش ... وای مادر ... ولی بمیرم نه قبل غروب نه بعد غروب کسی ملاقاتت نمی اومد ... این مریض باید دست به دامن چه کسی بشه؟

یک دوست هم به خانۀ ما سر نمیزند

ای مرگ پاگذار و به دامن سرم بگیر

*چرا هی میگی خدا مرگ منو برسون؟ ... این روزا وقتی نگاه میکردن میدیدن مادرِ سادات قطره قطره آب میشه ...*

یک دوست هم به خانۀ ما سر نمیزند

ای مرگ پاگذار و به دامن سرم گذار ...

شاعر : هادی ملک پور

.