روضه ی باز و جانسوز _ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها _آیت الله صدیقی

"لایَزال بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ"

حضرت زهرا سلام الله علیها چندین بار با مخالفین درگیر شده و آسیب های کاری به بدنش رسیده...شما فکر میکنید این جانباز چنددرصد جانباز بوده؟هیچ فکر کردید؟من فکر میکنم این قتل صبری که درمورد حضرت سیدالشهدا علیه السلام داریم...مال حضرت زهرا سلام الله علیها هم قتل صبر بودِ...یعنی یواش یواش کشتنش...یه بار نکشتنش...هر کدوم از این ضربه ها کافی بود که حضرت زهرا به قتل برسه...اونی که سیلی به صورت حضرت زهرا زد....ای وااای....ای وااای....

“وجاوزوا الحد بلطم الخد شلت ید الطغیان والتعدی”

گویا به قصد کشت زده بود...‌میگن بی بی پخش زمین شد...میگن چادرش خاکی شد...میگن گوشواره ها از گوشش افتاده بود...بین در و دیوار من نمیدانم چه گذشت بر حضرت زهرا...

"ولَسْتُ أَدْرِی خَبَرَ المِسْمار،سَلْ صَدْرَهَا خِزَانَةَ الأسرارَ"

اما آنچه مشخص است گویا استخوان سینه مشکل پیدا کرد...و سینه ی حبیبه ی خدا خونریزی پیدا کرد...اونجا باباشو صدا زد...

"اَبَتاه! اَهکذا یُفعل بحبیبتک وابنتک "

بابا ببین با دخترت چی کار دارن میکنند

اما وقتی از امام صادق علیه السلام سوال کردند آقا مادر شما با کدام آسیب به قتل رسید؟حضرت فرمودند:سبب قتل مادر من غلاف شمشیری بود که به پهلوش میزدند...دقت بفرمایید...مادرتونه هااا...ما هم دوست داریم مادر بگیم...مادر...مادر...مادر...

میدونید غلاف شمشیر به پهلو میزدند یعنی چی؟

یعنی همونجا که در خورده بود...شکسته بود...به استخوان شکسته غلاف شمشیر میزدن...همینجا بود که صدای بی بی بلند شد..."یا فضةُ خُذینی...قَتَلوا والله ما فی اَحشائی..."

فضه بیا...بچمو کشتن...اینجا بی بی اعلان قتل بچه ش رو کرد...در کربلا هم حسینش بچشو آورد...اما این قنداقه ی خونین رو روش نمیشد به خیمه ببره...هر وقت می آمد میدید رباب جلو خیمه هست....

"لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم."

.