نمایش جزئیات

روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام هجوم به خانۀ وحی و ایام فاطمیه _ استاد حاج منصور ارضی

روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام هجوم به خانۀ وحی و ایام فاطمیه _ استاد حاج منصور ارضی

«السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ» السَّلامُ عَلی مَحالِّ مَعرفة الله گندم از دستۀ دستاسِ تو برکت دارد دستِ لطف تو به هرچیز محبت دارد بی وضو دست به نام تو زدن جایز نیست نام تو عصمتِ محض است قداست دارد سائل آمد درِ این خانه و حاتم برگشت در کرم حضرت صدیقه قیامت دارد ... تو فدک داشتیُ و سیر نمی خوابیدی سفره ات غیر کمی آب به ندرت دارد تو به نه سالگیت اُم اَبیها شده ای حرف ما نیست بگوییم ، روایت دارد ماجرای ورم پایِ تو در وقتِ نماز متواتر شده از بس سندیت دارد روز محشر همه بر پا و تو بر ناقه سوار تا بدانند همه فاطمه حرمت دارد خوش بحالش که کنیزیِ شما را میکرد واقعاً فضه چه اندازه سعادت دارد بُرد باماست که مانوس به زهرا شده ایم خاک بوسیِ درش حکم عبادت دارد گریۀ روز و شبت تاب ز مردم برده از تو بی بی در و همسایه شکایت دارد آخر چه کنم تا به پرت خار نگیرد پهلویِ تو خون ریزیِ بسیار نگیرد در چند نفس پخش کن این یک نفست را تا پیرهنت حالت گلدار نگیرد ... خون مردگی چشم تو درمان که ندارد پس گریه نکن تاری بسیار نگیرد ... یک ذره تکان خوردن تو فاجعه ساز است آرام بمان پهلویت این بار نگیرد دیشب سر سجاده دعایِ حسن این بود که مادر من دست به دیوار نگیرد مادر شدنت را به لگد از تو گرفتند ای کاش کسی حسرت دیدار نگیرد نجار بنا بود که بی میخ بسازد تا عمر مرا این در و مسمار نگیرد ... شاعر : سید پوریا هاشمی
.