مدح خوانی_میلاد اباالمهدی امام حسن عسکری علیه السلام_حاج حسین سازور

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه السلام علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی العسگری

از ازل آب و گلم گفت که من کوثری ام فاطمی دین و حسینی حسنی حیدری ام همه ی دل خوشی ام ای گل زهرا این است که خوش اقبال از این مرحمت داوری ام (سر در قصر بهشتی دل من بنوشتند که مسلمان مرام حسن عسکری ام) 2

چه کسی مثل من دلشده دلبر دارد چه کسی مثل تو ای دوست کند دلبری ام من که مجنونم و آشفته تورا میخوانم سر بازار غمت یوسف من مشتری ام به همه نسل بنی فاطمه سوگند که من تا صف حشر بگویم که علی اکبری ام

آری آری به خدا کف زدن اینجاست حلال که حسن داده مرا وعده دیدار و وصال آسمان مهر و تولای تو دارد آقا عرش در سینه تمنای تو دارد آقا حور و غلمان بهشتم گدای نفست باغ رضوان سر سودای تو دارد آقا

*** از شعاع افق چشم تو بالاتر چیست ماه سودای قدم های تو دارد آقا هل اتی آید و آقایی تو میخواند جبرییل آیت قرای تو دارد آقا عرصه ی محشر و آغاز شفاعت از توست عالمی حسرت فردای تو دارد آقا

گوشه ی صحن و سرایت حرم آل عباست خاک سرداب گل  پای تو دارد آقا زیر پایت نظر افکن که تماشا دارم دل آواره به خاک قدمت جا دارد هر چه جود است به پای کرمت میریزم هر چه جان است به پای قدمت میریزم

وای اگر جلوه کنی، جلوه نکرده این است هر چه خون است به پای علمت میریزد بی تو خورشید خریدار ندارد یعنی هرچه نور است ز عرش حرمت میریزد عمر نوح ای همه ی روح تو را لازم نیست کشتی نوح از این عمر کم ات میریزد

از دل خسته خداوند نگیرد غم تو که سرور از دل دریای غمت میریزد دست خالی نرود هیچ کس از درگه تو از تهی دستی سایل درمت میریزد تو ابالمهدی زهرایی و دوم حسنی مجتبی دگر فاطمه آقای منی

*** تا که من چون حسن عسگری آقا دارم ز عیار گل دلبر دل زیبا دارم زندگی زیر لوایش چه صفایی دارد روزگار خوشی از این قد و بالا دارم با محبت تر از این جمله ندارم در دل که به بالای سرم مثل تو بابا دارم

به وجود تو امام حسن عسگری است که به کنعان دلم یوسف زهرا دارم ای بنازم به مقامت که امانت داری من امان نامه ز امضای تولی دارم حاجت روی جگر گوشه ی تو مارا کشت ای بسا دست توسل به تو مولا دارم

مادرت منتظر آمدن مهدی توست صبح میلاد تو هنگامه ی هم عهدی توست سامرا خاک گل ماست خدا میداند

*یعنی میشه یه شب دوشنبه ای ما کنار حرمت اونجا ناله بزنیم ...*

سامرا خاک گل ماست خدا میداند خاک من از گل مولاست خدا میداند

نظر از سامره بردار دلم را بنگر حرم عسگری اینجاست خدا میداند نه من از کوی تو دورم به همین منزل چند بعد منزل نه به اینهاست خدا میداند حج تویی کعبه تویی در دل من خانه ی توست طوف کوی تو محیاست خدا میداند

حرم و گنبد و گلدسته ی تو در عرش است عرش زوار دل ماست خدا میداند طلب و همت و دعوت همگی نزد شماست ورنه دل قافله پیماست خدا میداند بین ما نیست کمی فاصله یابن الهادی جز من و گرد همین قافله یابن الهادی

.