نمایش جزئیات

روضه _حضرت معصومه سلام الله علیها _ حاج حسین سازور

روضه _حضرت معصومه سلام الله علیها _ حاج حسین سازور

السلام علیک یا بنت رسول الله،السلام علیک یا بنت موسی ابن جعفر یا اخت الرضا یا عمة ولی الله یا اخت ولی الله یا بنت ولی الله اشفعی لی فی الجنة

*بریم کنار حرم فاطمه معصومه ،امام صادق علیه السلام فرمود هر کی میخواد ما اهل بیت و زیارت کنه ،قم ،فاطمه معصومه رو زیارت کنه ،خیلی مقام داره همه از درکش عاجزند، ای عمه ی بزرگوار امام زمان*

دیده بر راهم و با گریه کمی آرامم

محتضر، خسته، از این بی کسی ایامم

ازهمان کودکی ام روزی من هجران شد

چهارده سال هم از وصل پدر ناکامم

*چهارده سال بابام رو ندیدم براش خواستگار زیاد میومد ،می فرمود تا بابام رو نبینم ....*  

از تو یک نامه فقط مانده برایم چه کنم؟

شده تسکین به همین نامه کمی آلامم

نامه ی امام رضا براش باقی موند

چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد

میهمانِ قم و این سلسله خوش نامم

*وقتی آمد وارد شهر قم شد بزرگان از علمای قم همه پا برهنه رفتن استقبال بی بی اونقدر براش گل آورده بودن گفتن عمه ی امام خواهر امام دختره امامه...*

چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد

میهمانِ قم و این سلسله خوش نامم

چشم ناپاک نیفتاده سوی محمل من

فکر آوارگی زینبو شهر شامم،....آی مردم..

جز سلام،از همه یک بی ادبی نشنیدم

سربازار ندادست کسی دشنامم

داغها دیدم اگر بی کس و تنها نشدم

دست بسته سرهر کوچه تماشا نشدم

عزتم را نشکستند خیالت راحت

داره با امام رضا حرف میزنه

عزتم را نشکستند خیالت راحت

داره با امام رضا حرف میزنه

عزتم را نشکستند خیالت راحت

غیرتم را نشکستند خیالت راحت

پر خاکی ننشسته به روی چادر من

حرمتم را نشکستند خیالت راحت

کسی از بام به پیشانی من سنگ نزد

صورتم را نشکستند خیالت راحت

مثلِ کوفه وسط خطبه ی من کف نزدند

صحبتم را نشکستند خیالت راحت

دست بر سینه مودب همه ره وا کردند

شوکتم را نشکستند خیالت راحت

برا زینبم همین کارها رو کردن

با لگد باز نکردند درِ بیت النور

خلوتم را نشکستند خیالت راحت

قم کجا شام کجا غربت سادات کجا

سرِ بر نیزه و دروازه ساعات کجا

حالا آگه میخوای خوب گریه کنی بسم الله...

دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند

چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند

ما که از کوچه فقط خاطره ی بد داریم

شود این حادثه تکرار خدارحم کند

سیدها به من اجازه میدن یکی دو جمله بگم....

یک زن و قافله و خنده نامحرم ها

بر اسیران گرفتار خدا رحم کند وای وای وای

دست انداخت یکی پرده ی محمل را کند

جلوی چشم علمدار خدا رحم کند

با هزار خجالت با هزار سرافکندگی عرض میکنم

راهشان از گذر برده فروشان افتاد

اینهمه چشم خریدار خدا رحم کند

ای جانم زینب ....

زینب از دور صدا زد نزنیدش با سنگ

یک سر و اینهمه آزار خدا رحم کند

میون اون همه شلوغی چشمم افتاد به سر بریده صدا زد :

نیزه داران همه مستند نیفتی پایین

حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند

زنی از بام صدا زد که کدام است حسین

نوبت من شده این بار خدارحم کند

حسین ......

حالا روضه بخونم دلهاتون رو ببرم کنار حرم فاطمه معصومه سلام الله علیه،بدن بی بی رو برداشتند میان تابوت ، همه ی قم ، اطراف،سیاه پوشه" آنقدر مردم برا تسلیت گل آوردند پیکر خانم میان تابوت بین گل ها غرق شد کنار قبر آوردند ،آی... شنیدید اون شخص میگه دیدم دو تا سوار اومدن همه کنار رفتن اختیار از همه گرفته شد،این بدن رو میان خاک گذاشتند ای وای ای وای میگم بدن این فاطمه رو روز برداشتن ،بدن این خانم رو خوب تشیع کردن همه گل آورده بودن ،سلمان میگه در خانه ی علی باز شد دیدم یه بدنی رو غریبانه بیرون آوردن حسنین جلو جنازه ،مظلوم عالم سر برهنه پا برهنه دنبال جنازه یه وقت شنیدن یه کسی صدا می زنه مادر مادر اماه ....،کیه داره جانسوز ناله میکنه دختر علی زینبه ،اینجا دنبال تابوت مادر دوید ،اصلا مثل اینکه دویدن شده سهم این خانم  راوی میگه از خیمه ها یه زنی بیرون اومد دودستش رو، رو سر گذاشت فنادا به صوت الحزین ......،یا حسین .....

.