نمایش جزئیات
روضه خوانی در وفات حضرت فاطمه معصومه(س) با مداحی «محمد کمیل»
ای سوره چشمی بر من ِ آیه بیانداز *به امام رضا میگه حضرت معصومه:* ای سوره چشمی بر من ِ آیه بیانداز یعنی نگاهی هم به همسایه بیانداز یك بار ِ دیگر بر سرم سایه بیانداز بر خواهرانش سایه دارد هر برادر چیزی به غیر از چشم تر دارم، ندارم از گوشه ی زندان خبر دارم؟ ندارم اصلاً نمی دانم پدر دارم-ندارم دیدم كمالاتِ پدر را در برادر *علی بن موسی* از جانب زُلفت صبایی می فرستی؟ با التماس من دعایی می فرستی؟ دارالشِفای من دوایی می فرستی؟ افتاده ام در گوشه ی بستر، برادر! این جا مسیرِ كوچه ها خوب است خوب است اینجا نگاهِ مردها خوب است خوب است حالا كه احوالِ رضا خوب است خوب است از بس فنا گردیده ام من در برادر در كوچه ها با حالِ بیمارم نبردند وقتی رسیدم، سمتِ بازارم نبردند این معجری را كه سرم دارم نبردند این جا چه شأنی دارد این معجر، برادر! *بزرگان و علماشون جمع شدند از حضرت پذیرایی كردند* ای كاش مرغی را كسی بی پَر نبیند جسمِ برادر را كسی بی سر نبیند هر كس ببیند كاش كه خواهر نبیند افتاده روی تلِّ خاكستر برادر حسین.... نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر با نیزه ای تا شاه را از حال بردند یك یك تماماً رو سوی اموال بردند هر آن چه را كه بود در گودال بردند تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر! شاعر:علی اكبر لطیفیان
.