نمایش جزئیات
زبانحال
جگرم از اثــــــر زهر جفا می سوزد قلبم از آتـــــــش بیداد و بلا می سوزد
متوکــــــل ز جفا سوخت سرا پایم را او ندانست که در شعله چرا می سوزد
در حقیقت به جنان قلب علی و زهرا از ستمکاری این خصم خدا می سوزد
دهمــین حجت حق لالۀ باغ احمد نور چشمــــــــان تقی جان رضا می سوزد