نمایش جزئیات
همسرم فاطمه
از نـــــهاد علی خیزد این زمزمه
کُشته شد بی گناه، همسرم فاطمه
فاطمه فاطمه، فاطمه فاطمه
گل گلزار وحی، فضه را زد صدا
مــیوه اش با لگد، شد ز شاخه جدا
فاطمه فاطمه، فاطمه فاطمه
جای یاری به من، یاورم را زدند
دست مـن بسته بود، همسرم را زدند
فاطمه فاطمه، فاطمه فاطمه
نـــــــــــاله فــــاطمه آتشم می زند
دست مــــــــن سالم و دست او بشکند
فاطمه فاطمه، فاطمه فاطمه
تربتت را به اشک، شستشو می کنم
مــــــــرگ خود را خدا، آرزو می کنم
فاطمه فاطمه، فاطمه فاطمه
یا محمد ز خاک سر بر آور ببین
پــــــــــــاره پیکرت، گشته نقش زمین
فاطمه فاطمه، فاطمه فاطمه
<غلام رضا سازگار>(میثم)