نمایش جزئیات
دردت بجونم،بگو بدونم
دردت بجونم،بگو بدونم
آخر كجا مادر زدختر رو می گیره
دیدم شبونه،كه مخفیونه
با اشك و ناله مادرم وضو میگیره
هی تیكه تیكه،خون كرده چیكه
از زخم پهلویی كه با لگد شكسته
خون شده لخته،خدایی سخته
می سوزه گوشِت،دیگه پنهون كاری بسه
شونه بزن،به موی من
دست نوازشی بكش، به موی من
تا میگیری،دست به دیوار
مادر می لرزه بخدا، زانوی من
دق می كنه ،زینب نكش آه
چرا خمیده می روی راه
سایه ات رو سرم بمونه
خدایا مادرم جوونه
وای، اَمان از این جدای
عمر دقایق،یاس و شقایق
نشسته خون رو صورتت به جای شبنم
امید حیدر،پیر شدی مادر
آب می شی هر روز
پیش چشمام آخه نم نم
ای سینه مجروح،خسته تن و روح
فضای خونه داره از تو بوی محسن
ای گل بی خار،از میخ و مسمار
خون شونه زد ای مادرم ،به موی محسن
گفتم به هر،شاپركی
به این زبونه نمكی وكودكی
طواف كنن ،وقت نماز
بوسه بگیرند از چشات،یواشكی
بیرون بیا از فكر رفتن
این جوری كوله بار و بستن
میدونم از زندگی سیری
خدا كنه شفا بگیری
وای، اَمان از این جدای