نمایش جزئیات
برای زنده بودن، تنها بهونمی تو
برای زنده بودن، تنها بهونمی تو
نه ساله که عزیزم، بانوی خونه می تو
میدونی این روزا علی ،دلش به غم اسیره
کدوم زنی از شوهرش، تو خونه رو میگیره
زخمی شده صورت تو، علی برات بمیره
داره میشه چشام پر آب، تنها میشه ابو تراب
ای وای من ای وای من، تنهام نذار زهرای من
از خونه دیگه داری، بار سفر می بندی
تابوت تو می بینی ،بعد از سه ماه میخندی
از درد پهلو گفتی که، از جا نمیشه پاشم
یا که تو بسترم دیگه ،نمیشه جابه جا شم
میری که دیگه نمی خوام، شرمنده ی تو باشم
چه نیمه جونه پیکرت، بگو چی اومده سرت
ای وای من ای وای من، تنهام نذار زهرای من
ابری شد آسمون و، بازم بارون گرفته
در و دیوار می بینم، که بوی خون گرفته
می گی خداحافظ علی، موقع رفتنم شد
یه روز تو آتیش پر خون، معجرو پیرهنم شد
این خونه قتلگاه برام ،خودم و محسنم شد
می خونه اشک وآه من، مگه چی بود گناه من
ای وای من ای وای من ،تنهام نذار زهرای من
.