نمایش جزئیات

مرگ مثل گل شبو می شد-سلحشور

مرگ مثل گل شبو می شد-سلحشور

مرگ مثل گل شبو می شد

مرگ این بار چه خوشبو می شد

تازه امروز برای مردم

راز خندیدن گل رو می شد

پا شد و بال تكان داد و نشست

كم كمك داشت پرستو می شد

فضه امروز دگر كار من است

و پری دست به جارو می شد

آه یك دست لباس از پر قو

بر تن یاس چه نیكو میشد

بچه ها را كه به مسجد بردند

خانه خالی زهیاهو می شد

بعد چادر به سر انداخت و رفت

و علی دست به زانو می شد

***

ای آسمان عاطفه پرواز بی كران

بعد از تو ناتوان شده بال كبوتران

خیرالنساء ای و به خودت می شناسمت

دنیا نداشت و غیرخودت از تو بهترآن

دینم حرام اگر كه به غیر تو رو كنم

تو مال ما بهشت خدا مال دیگران

شایسته است بعد بیابان نشینه ات

گوشه نشین شوند تمام پیمبران

دستش شكسته باد هر آنكه تو را شكست

نانش حرام باد هر آنكه تو را در آن كوچه

فقط به خاطر یه قطعه خاك زد

باید ازین به بعد بمیرند نوكران

.