دگر از زندگی سیرم-نریمان پناهی

سبك :هوای حرم هوای حسین...

دگر از زندگی سیرم

غم هجرت می كند پیرم

ببین اشك دو چشم را

مرو كه من بی تو می میرم

مرو مادر،مرو مادر،مرو مادر

مرو مادر،مرو مادر  وای مرو مادر

ببین لرزد صدای من

نگاهم كن ای خدای من

خداوندا تو می دانی

یتیمی زود است برای من

مرو مادر،مرو مادر،مرو مادر

مرو مادر،مرو مادر  وای مرو مادر

به درد من تویی درمان

مكن از من صورتت پنهان

امید من منم زینب

كه هستم غرق غم و افغان

خودت دانی كه این خانه

شود بی تو همچو ویرانه

ببین  مادر كه می گردد

حسین دورت  همچو پروانه

مرو مادر،مرو مادر  وای مرو مادر

چرا پاره شده گوشت

پر از خون است لعل خاموشت

خدا داند كه دل تنگم

برای گرمی آغوشت

چرا اینسان زمین گیری

چرا از این زندگی سیری

چرا دست خودت مادر

به پهلوی خود تو می گیری

مرو مادر،مرو مادر،مرو مادر

مرو مادر،مرو مادر  وای مرو مادر

در آن كوچه چه شد مادر

كه گردیدی چنین پرپر

خودم دیدم كه معجر تو

به پشت در شده خاكستر

در آن آتش زدی فریاد

مرا داده غصه ات بر باد

خودم دیدم تن محسن

به پشت در غرق خون افتاد

غروب تو خزان من

وجودت آرام جان من

چه كس بی تو شود مرهم

به غم های بی كران من

بمان پیشم بهار من

بمان پیشم گلعذار من

بمان مادر كنار من

تو هستی دار و ندار من

مرو مادر،مرو مادر،مرو مادر

مرو مادر،مرو مادر  وای مرو مادر