نمایش جزئیات

سینه زنی سنگین _ شهادت حضرتِ زهرا سلام الله علیها _ حاج رضا بذری

سینه زنی سنگین _ شهادت حضرتِ زهرا سلام الله علیها _ حاج رضا بذری

(یه خونه پیش چهل نفر سوخت ۲ در اومد اشکم همینکه در سوخت فرشته افتاد ز بال و پر سوخت فرشته با روسری و سر سوخت)۲ فضه تا رسید گفتم علی رو فراموش کن فاطمه سوخته آتیش چادرش رو خاموش کن داره میسوزه فکری به حال زخم پهلوش کن شکسته پشت در سینه ش اصلا صداشو خودت گوش کن صدا صدای استخونه ۲ خدا کنه زنده بمونه نگاه بکن که نیمه جونه میخواد بمونه نمیتونه وااای نرو زهرا...نرو زهرا...نرو زهرا...

دوباره هیزم دوباره نمرود فاطمه خونت چه خونه ای بود نفس کشیدن تو این همه دود اما نفس بکش زود بچه هاتو میببنم هی به دور تو میگردن مردمایی که میبینی بی حیا و نامردن این مغیره و قنفذ دست به روت بلند کردن شکسته صورت و گونه شکسته شونه و گردن چه دردی بین دنده هاته چه غصه ای تو خنده هاته چه لرزشی توی صداته چه لکه خونی تو چشاته وااای نرو زهرا...نرو زهرا...نرو زهرا...

همه قرار دلم رو بردی بگو حسین و به کی سپردی میدونم این رو که غصه خوردی تنورو دیدی تاب نیاوردی روضشو جبرییل میخوند قبل از اینکه بیاد دنیا کربلا میکشن این ها حسینو بدتر از یحیی با لب تشنه جون میده بین دو نهر آب تنها سرشو میبره خولی تنش میمونه تو صحرا سوال من که بی جواب نیست مهریه ی تو مگه آب نیست؟ پس چرا با گلوی تشنه سرش رو میبرن با دشنه وااای کربلا...کربلا...کربلا...

.